تاریخ نظریه : 1395/12/23 | شماره نظریه : 7/95/3337

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/95/3337
شماره پرونده : 95-168-1-358
تاریخ نظریه : 1395/12/23

استعلام :
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

1- باتوجه به مواد 274 و275 قانون آیین دادرسی کیفری 1392، درخصوص موارد صدور قرار موقوفی تعقیب، چنانچه دادگاه تحقیقات انجام شده در پرونده را از هرحیث کامل بداند و پرونده معد صدور قرار جلب به دادرسی باشد، با نقض قرار موقوفی تعقیب، مبادرت به صدور قرار جلب به دادرسی می­نماید؛ اما چنانچه دادگاه تحقیقات دادسرا را کامل نداند و بدون رفع نواقص امکان اظهارنظر نداشته باشد، بدون نقض قرار، تکمیل تحقیقات را مطابق قسمت دوم ماده 274 قانون فوق­الذکر از دادسرا خواسته و یا رأساً اقدام به تکمیل تحقیقات می­نماید و درصورت ارجاع به دادسرا، دادسرا مطابق ماده 275 قانون یادشده اقدام می­نماید؛ همچنین درصورتی که قرار موقوفی تعقیب صادره را منطبق با قانون ندانست (مانند این که موضوع اتهام را مشمول مرور زمان نداند) دراین صورت به استناد ماده 277 قانون مارالذکر نسبت به نقض قرار مزبور اقدام و پرونده را جهت انجام تحقیقات لازم و اتخاذ تصمیم مقتضی به دادسرا اعاده   می­نماید

 2- باتوجه به ماده 276 قانون آئين دادرسي كيفري 1392 كه به صراحت اعلام داشته درصورت نقض قرار منع تعقيب و صدور قرار جلب به دادرسي توسط دادگاه، بازپرس مكلّف است متهم را احضار و موضوع اتهام را به او تفهيم كند و با اخذ آخرين دفاع و تأمين مناسب از وي، پرونده را به دادگاه ارسال نمايد و نيز با لحاظ ماده 335 اين قانون كه يكي از جهات شروع به

 

 

رسيدگي دادگاه را صدور «قرار جلب به دادرسي توسط دادگاه» در رديف جهات ديگر، مانند كيفرخواست دادستان ذكر نموده است، بنابراين موجب قانوني جهت تكليف دادستان به صدور كيفرخواست با فرض صدور قرار جلب به دادرسي توسط دادگاه وجود ندارد./

منبع: مشاهده