تاریخ نظریه : 1401/11/17 | شماره نظریه : 7/1401/1142
استعلام :
شخصی به علت ارتکاب جرم تعزیری، به صورت غیابی محکوم شده و پس از اعتراض خارج از مواعد، قرار رد واخواهی صادر شده است. با اعتراض به قرار مذکور، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال و قرار معترض‌عنه تأیی...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1401/1142
شماره پرونده : 1401-168-1142 ک
تاریخ نظریه : 1401/11/17

استعلام :
شخصی به علت ارتکاب جرم تعزیری، به صورت غیابی محکوم شده و پس از اعتراض خارج از مواعد، قرار رد واخواهی صادر شده است. با اعتراض به قرار مذکور، پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال و قرار معترض‌عنه تأیید شده است. با اعاده پرونده و در مرحله اجرای حکم، محکوم‌علیه رضایت شاکی خصوصی را اخذ نموده و در راستای ماده 483 قانون مذکور تقاضای تخفیف مجازات را مطرح نموده است. دادگاه تجدید نظر استان نیز بدون توجه به این امر که حکم به دلیل اعتراض خارج از موعد قطعی شده و این دادگاه قرار رد اعتراض را تأیید نموده، مبادرت به تخفیف در مجازات تعیین‌شده نموده است. پس از مدتی که مشخص گردید محکوم‌علیه دارای محکومیت‌های قطعی دیگری می‌باشد، پرونده جهت صدور حکم واحد به دادگاه تجدید نظر استان ارسال شده است. حال با توجه به اینکه آنچه منظور مقنن در ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 بوده، احکام قطعی است و در پرونده‌ای که دادگاه تجدید نظر مبادرت به صدور رأی نموده، قرار معترض‌عنه را تأیید کرده و حکم قطعی همان حکم دادگاه بدوی است که به دلیل اعتراض خارج از موعد قطعی شده است. آیا اشتباه دادگاه تجدیدنظر استان در صدور رأی تخفیفی در راستای اعمال ماده 483 قانون مذکور، سبب ایجاد صلاحیت برای دادگاه تجدید نظر استان جهت نقض کلیه آرا و صدور حکم واحد می‌شود؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، حکم قطعی و لازم‌الاجرای دادگاه، مادام که به طرق قانونی نقض نشده است، واجد احکام و آثار قانونی مربوط است. ثانیاً، اطلاق کلمه «حکم» مذکور در عبارت «دادگاه صادرکننده آخرین حکم» منصوص در بند «الف» ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، شامل حکم قطعی صادره در اجرای ماده 483 قانون یادشده که ناظر به گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرایم غیر قابل گذشت متعاقب قطعیت است می‌باشد.
منبع: مشاهده