تاریخ نظریه : 1403/04/18 | شماره نظریه : 7/1402/864
استعلام :
در موردی که محکومیت خواندگان بدوی در برابر خواهان بالمناصفه بوده و سپس یکی از محکوم‌‌علیهم، دادخواست تجدیدنظرخواهی خود را صرفاً به طرفیت محکوم‌له (خواهان بدوی) تقدیم کند و مفاد این دادخواست عدم توجه ...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1402/864
شماره پرونده : 1402-127-864ح
تاریخ نظریه : 1403/04/18

استعلام :
در موردی که محکومیت خواندگان بدوی در برابر خواهان بالمناصفه بوده و سپس یکی از محکوم‌‌علیهم، دادخواست تجدیدنظرخواهی خود را صرفاً به طرفیت محکوم‌له (خواهان بدوی) تقدیم کند و مفاد این دادخواست عدم توجه دعوای بدوی به وی و تعلق کل محکومیت به ذمه خوانده دیگر باشد، آیا مرجع تجدیدنظر حق رسیدگی ماهوی به تجدیدنظرخواهی را دارد و یا آنکه در فرض صدق ادعای تجدیدنظرخواه این امر سبب نقض رأی بدوی نسبت به وی و محکومیت خوانده دیگر به کل محکوم‌به خواهد شد، باید محکوم‌علیه دیگر نیز طرف دعوای تجدیدنظرخواهی قرار گیرد و به سبب عدم رعایت این امر باید قرار عدم استماع دعوای تجدیدنظرخواهی صادر شود؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، در فرض سؤال یکی از محکوم‌علیهم که بالمناصفه به پرداخت محکوم‌به محکوم شده است، نمی‌تواند محکوم‌علیه دیگر را طرف دعوا قرار دهد؛ وی همچنین نمی‌تواند نسبت به بخشی از محکومیت موضوع رأی که اساساً به ضرر وی نیست، اعتراض کند؛ بنابراین تعلق تمامی محکومیت به ذمه خوانده دیگر، آنگونه که در استعلام آمده است، نمی‌تواند موضوع خواسته تجدیدنظرخواه باشد. ثانیاً، دادگاه تجدیدنظر نیز نمی‌تواند فراتر از خواسته تجدیدنظرخواه را مورد رسیدگی و لحوق حکم قرار دهد؛ بنابراین در فرض سؤال، صدور حکم بر محکومیت خوانده دیگر نسبت به پرداخت تمامی خواسته خواهان بدوی در مرحله تجدیدنظر منتفی است و خواهان مرحله نخستین برای مطالبه مابقی خواسته خود ناگزیر از طرح دعوای مجدد به طرفیت خوانده‌ای است که در دادرسی موضوع استعلام به پرداخت نیمی از خواسته محکوم شده است. ثالثاً، خوانده اخیرالذکر می‌تواند با استناد به رأی وحدت رویه شماره 831 مورخ 2/3/1402 هیأت عمومی دیوان عالی کشور به عنوان ثالث نسبت به حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر اعتراض ثالث حکمی نماید.
منبع: مشاهده