تاریخ نظریه : 1395/05/27 | شماره نظریه : 7/95/1240

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/95/1240
شماره پرونده : 95-3/1-469
تاریخ نظریه : 1395/05/27

استعلام :
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً مطابق مواد 5، 12، 19، 25 و 26 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 و ماده 8 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 و قسمت اخیر ماده 34 اصلاحی 25/1/1395 آیین نامه قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، اجرای احکام مدنی تحت نظر دادگاه صادر کننده رأی بدوی یا اجرائیه صورت می­­پذیرد؛ بنابر­این، علی­الاصول رئیس حوزه قضایی یا معاون قضایی وی یا قضات دیگر، سمتی در این خصوص (اجرای آرای مدنی) ندارند؛ مگر اینکه به عنوان دادرس علی­البدل دادگاه و با رعایت مقررات مربوطه اقدام نمایند و صرف تشکیل واحد اجرای احکام مدنی به صورت متمرکز و با ریاست رئیس حوزه قضایی یا معاون وی نافی مقررات مذکور و به معنای تفویض اختیار اجرای آرای مدنی به این مقامات نمی­باشد.

ثانیاً برابر ذیل تبصره 1 ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت­های مالی مصوب 23/3/94، مقررات مربوط به صدور قرارهای تأمینی و اعتراض و سایر مقررات  مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری می­باشد؛ بنابراین با لحاظ اینکه مقررات قانون آیین دادرسی کیفری، آمره می­باشد و تخطی از آن و یا انجام هر گونه توافق برخلاف آن فاقد اعتبار قانونی است، در صورت غیبت زندانی، باید مطابق مقررات مربوطه و از جمله مواد 229، 230 و 537 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اصلاحات و الحاقات بعدی و طی تشریفات قانونی نسبت به صدور اخطاریه به وثیقه گذار جهت معرفی محکوم­علیه (زندانی) اقدام و در صورت تخطی، نسبت به صدور دستور ضبط وثیقه و استیفای محکوم به و هزینه های اجرایی از محل آن اقدام گردد

منبع: مشاهده