تاریخ نظریه : 1395/11/30 | شماره نظریه : 3095/95/7
استعلام :
در بند ج ماده 5 آیین نامه تعرفه حق الوکاله مصوب 1385 تعرفه حق الوکاله در دادسراها را نصف حق الوکاله مندرج در ماده 3 اعلام نموده در حالیکه مجدداً در بند ب ماده 8 آیین نامه موصوف نحوه محاسبه حق الوکاله...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 3095/95/7
شماره پرونده : 59-89-865
تاریخ نظریه : 1395/11/30

استعلام :
در بند ج ماده 5 آیین نامه تعرفه حق الوکاله مصوب 1385 تعرفه حق الوکاله در دادسراها را نصف حق الوکاله مندرج در ماده 3 اعلام نموده در حالیکه مجدداً در بند ب ماده 8 آیین نامه موصوف نحوه محاسبه حق الوکاله امور کیفری را به تفصیل بیان نموده است ظاهرا بین این دو عبارت آیین نامه تعارض وجود دارد نحوه رفع این تعارض را بیان فرمایید و مشخص نمایید که ملاک عمل در محاسبه حق الوکاله بویژه در زمانی که جرم انتسابی علاوه بر مجازات قانونی مستلزم جبران خسارت و یا پرداخت دیه باشد کدام عبارت آیین نامه می باشد؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً با توجه به بند ج ماده 5 و مواد 3 و 8 آیین¬نامه تعرفه حق¬الوکاله، حق¬المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری و وکلای موضوع ماده 187قانون برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 27/4/1385 و با عنایت به سابقه مقررات مربوط (بند ج ماده 5 و مواد 3و8 آیین¬نامه تعرفه حق¬الوکاله و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب 28/4/1378 و بند الف ماده 3 و مواد 2و7 آیین¬نامه تعرفه حق¬الوکاله و هزینه سفر وکلای دادگستری مصوب 1341) به نظر می-رسد ملاک پرداخت حق¬الوکاله وکیل در امور کیفری، ماده 8 آیین¬نامه صدر¬الذکر است مگر آن که دعوای کیفری واجد جنبه مالی و مستلزم تقدیم دادخواست ضرر وزیان ناشی از جرم نیز باشد که در این صورت، حق¬الوکاله وکیل نسبت به دادخواست ضرر وزیان برابر ماده 3 یاد شده تعیین می¬شود. ثانیاً بند ج ماده 5 آیین¬نامه صدر¬الذکر ناظر به حق¬الوکاله وکیل در امور مالی در مرحله دادسرا است. ثالثاً با توجه به آن چه که در بند اولاً بیان شد، در خصوص حق¬الوکاله وکیل در دعاوی کیفری مستلزم پرداخت دیه، تنها بندهای 1و2 قسمت ب ماده 8 آیین¬نامه صدر¬الذکر قابلیت اعمال داردو موضوع منصرف از ماده 3 این آیین¬نامه است.
منبع: مشاهده