اولا- با توجه به صراحت ماده 173 قانون مجازات اسلامی 1392 که اشاره به جرمی نموده که مجازات آن، رجم یا حدّ قتل است و طبق بند ت ماده 224 قانون مزبور، مجازات زنای به عنف موجب اعدام زانی است، لذا فرض سؤال نیز مشمول مقررات ماده 173 قانون مجازات اسلامی 1392 است.
ثانیا (الف)- با توجه به اینکه در قسمت اخیر ماده 173 قانون مجازات اسلامی 1392، معیار تعیین مجازات، نوع جرم است و لذا در فرض پرسش که جرم "زنا" است، مجازات تعیینشده جدید نیز یکصد ضربه شلاق خواهد بود. (ب)- مجازات متهمان در فرض سؤال همان است که در ذیل ماده 173 قانون مجازات اسلامی 1392 ذکر شده است و رأی صادره بنا بر قاعده کلی مطابق ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 قابل تجدیدنظر بوده و مرجع آن با توجه به مجازات قانونی جرم و لحاظ ماده 428 قانون اخیرالذکر، دیوان عالی کشور است.
ثالثا- حکم ماده 173 مرقوم تنها ناظر به مجازات رجم و قتل است و احکام مهرالمثل و ارشالبکاره و خسارتهای موضوع مواد 560، 562 و 563 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 در صورتی که در مورد آنها حکمی صادر شده باشد، بر حسب مورد به قوت خود باقی است.
رابعا- با توجه به اینکه مقررات موضوع ماده 173 قانون مجازات اسلامی 1392 که منبعث از مقررات شرعی و ناظر به تخفیف در حدود الهی است، جنبه آمرانه داشته و در نتیجه در اجرای مقررات یادشده اصولا ماهیتا به موضوع رسیدگی نمیشود، لذا استناد به علم قاضی برای رسیدگی مجدد و صدور حکم اعدام افراد موضوع سؤال، فاقد وجهه قانونی و شرعی است.