فصل اول قانون مجازات اسلامی

ـ موجب قصاص عضو

فصل اول ـ موجب قصاص عضو

ماده 386: ـ مجازات جنايت عمدي بر عضو در صورت تقاضاي مجنيٌ عليه يا ولي ‌او و وجود ساير شرايط مقرر در قانون، قصاص و در غير اين ‌صورت مطابق قانون از حيث ديه و تعزير عمل مي ‌گردد.

ماده 387: ـ جنايت بر عضو عبارت از هر آسيب كمتر از قتل مانند قطع عضو، جرح و صدمه‌ هاي وارد بر منافع است.

ماده 388: ـ زن و مرد مسلمان، در قصاص عضو برابرند و مرد به سبب آسيبي كه به زن وارد مي‌ كند، به قصاص محكوم مي ‌شود لكن اگر ديه جنايت وارد بر زن‌، مساوي يا بيش از ثلث ديه‌ كامل باشد، قصاص پس از پرداخت نصف ديه عضو مورد قصاص به مرد، اجرا مي ‌شود. حكم مذكور درصورتي‌ كه مجنيٌ عليه زن غيرمسلمان و مرتكب مرد غيرمسلمان باشد نيز جاري است. ولي اگر مجنيٌ‌ عليه، زن مسلمان و مرتكب، مرد غيرمسلمان باشد، مرتكب بدون پرداخت نصف ‌ديه، قصاص مي ‌شود.

ماده 389: ـ اگر به علت يك يا چند ضربه، جنايت ‌هاي متعددي در يك يا چند عضو به وجود آيد، حق قصاص براي هر جنايت، به‌ طور جداگانه ثابت است و مجنيٌ عليه مي ‌تواند درباره بعضي با مرتكب مصالحه نمايد، نسبت به بعضي ديگر گذشت و بعضي را قصاص كند.

ماده 390: ـ اگر جنايت بر عضو، داراي مراتب باشد، مجنيٌ عليه مي ‌تواند با رضايت مرتكب قسمتي از جنايت را قصاص كند‌ مانند آن كه در جراحت موضحه به متلاحمه و در قطع دست از آرنج به قطع دست از مچ بسنده و از قصاص قسمت ديگر گذشت يا مصالحه نمايد.

ماده 391: ـ هرگاه كسي جنايت عمدي بر اعضاي متعدد يك نفر وارد كند و امكان قصاص همه آنها نباشد مانند اين كه هر دو دست يك نفر را قطع كند و خود يك دست بيشتر نداشته باشد‌، مرتكب در مقابل جنايت‌ هايي كه قصاص آن امكان دارد، قصاص مي ‌شود و براي ديگر جنايات‌، به پرداخت ديه و تعزير مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم مي ‌شود.

ماده 392: ـ هرگاه كسي جنايت عمدي براعضاي چند نفر وارد كند، اگر امكان قصاص همه آنها باشد، قصاص مي ‌شود و اگر امكان قصاص براي همه جنايات نباشد مجنيٌ عليه اول كه جنايت بر او پيش از ديگري واقع شده است، در استيفاي قصاص مقدم است و در صورت انجام قصاص، مرتكب براي جناياتي كه محلي براي قصاص آن نيست به پرداخت ديه و تعزير مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم مي ‌شود. اگر وقوع دو جنايت، در يك زمان باشد، هريك از دو مجنيٌ عليه مي ‌توانند مبادرت به قصاص كنند و پس از استيفاي قصاص، براي ديگر جنايت ‌هايي كه قصاص ممكن نيست، مرتكب به پرداخت ديه و تعزير مقرر در كتاب پنجم «تعزيرات» محكوم مي ‌شود. درصورتي ‌كه پس از قصاص اول، محل قصاص براي مجنيٌ عليه دوم باقي باشد لكن كمتر از عضو مورد جنايت از او باشد، مي ‌تواند مقدار موجود را قصاص كند و مابه ‌التفاوت را ديه بگيرد مانند اين كه مرتكب، نخست انگشت دست راست كسي و آن‌ گاه دست راست شخص ديگري را قطع كرده باشد كه در اين ‌صورت، مجنيٌ عليه اول در اجراي قصاص مقدم است و با اجراي قصاص او، مجنيٌ عليه دوم مي ‌تواند دست‌ راست مرتكب را قصاص كند و ديه انگشت خود را نيز از او بگيرد.