تاریخ نظریه : 1402/06/04 | شماره نظریه : 7/1402/357
استعلام :
با وجود سکوت قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، در خصوص اعاده پرونده از سوی دادگاه تجدیدنظر استان به دادگاه بدوی، گاهی دادگاه تجدیدنظر برای رفع نقص‌هایی مانند انجام ...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1402/357
شماره پرونده : 1402-127-357ح
تاریخ نظریه : 1402/06/04

استعلام :
با وجود سکوت قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، در خصوص اعاده پرونده از سوی دادگاه تجدیدنظر استان به دادگاه بدوی، گاهی دادگاه تجدیدنظر برای رفع نقص‌هایی مانند انجام کارشناسی، استعلام از مراجع مختلف، مطالبه پرونده مرتبط از شعبه دیگر و خلاصه‌نویسی از آن و یا حتی تحقیق در راستای کشف حقیقت، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده می‌کند. آیا چنین امری دارای مبنای قانونی است و رفع نقایص از سوی دادگاه بدوی مغایر قاعده فراغ دادرسی نیست؟ به طور کلی گستره و محدوده قاعده فراغ دادرس چیست؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، ارسال پرونده از دادگاه تجدید‌نظر به دادگاه بدوی جهت رفع نقص از حیث تحقیقات یا جهت بررسی ادعاهایی که در مرحله تجدیدنظر مطرح شده و امثال آن، فاقد موقعیت قانونی است؛ زیرا پس از صدور رأی قاعده فراغ دادرس بر دادگاه بدوی حکومت دارد و این دادگاه حق ورود مجدد به ماهیت تحت هیچ عنوانی را ندارد؛ مگر در مواردی که قانون تجویز کرده باشد؛ مانند واخواهی، اعتراض ثالث و یا اعاده دادرسی. ثانیاً، در مواردی که دادگاه تجدیدنظر استان انجام تحقیق یا اقدامی را لازم بداند که مربوط به حوزه‌های قضایی استان مربوط باشد؛ از آن‌جا که کل استان در حوزه قضایی دادگاه تجدیدنظر قرار دارد، می‌تواند رأساً آن را انجام دهد و یا با عنایت به ماده 354 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 انجام آن را از دادگاه بدوی محل درخواست کند و از آنجا که ارجاع این امر به دادگاه صادرکننده رأی تجدید نظرخواسته، مستلزم ورود دادگاه بدوی در ماهیت دعوا نیست، با قاعده فراغ دادرس منافاتی ندارد.
منبع: مشاهده