تاریخ نظریه : 1402/06/05 | شماره نظریه : 7/1402/324
استعلام :
در پرونده کیفری و با شکایت شاکی علیه متهم دایر بر تحصیل مال از طریق نامشروع، رأی غیاباً بر محکومیت متهم صادر و صرفاً شاکی در مهلت قانونی با این ادعا که رأی دادگاه بدوی در خصوص رد مال صحیحاً اصدار نیا...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1402/324
شماره پرونده : 1402-168-324ک
تاریخ نظریه : 1402/06/05

استعلام :
در پرونده کیفری و با شکایت شاکی علیه متهم دایر بر تحصیل مال از طریق نامشروع، رأی غیاباً بر محکومیت متهم صادر و صرفاً شاکی در مهلت قانونی با این ادعا که رأی دادگاه بدوی در خصوص رد مال صحیحاً اصدار نیافته است به رأی صادره معترض و تقاضای تجدیدنظرخواهی دارد. دادگاه تجدید نظر به تجدید نظرخواهی وی رسیدگی و دادنامه تجدید نظرخواسته را صرفاً نسبت به میزان رد مال موضوع حکم تأیید نموده است. سؤال اینجاست که اولاً چنانچه متهم نسبت به رأی صادره در مهلت مقرر قانونی واخواهی نماید، رسیدگی به واخواهی وی در دادگاه بدوی که رأی غیابی صادر نموده است به عمل می‌آید یا در دادگاه تجدید نظر که به اعتراض شاکی رسیدگی و رأی مقتضی صادر نموده است.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
اولاً، در فرض استعلام که شاکی نسبت به رأی صادره از سوی دادگاه بدوی که مبنی بر محکومیت غیابی متهم بوده است، درخواست تجدید نظر نموده است و دادگاه تجدید نظر نیز بدون این‌که محکوم‌علیه (متهم) در مرحله تجدید نظر حضور یافته یا لایحه دفاعیه داده باشد، مبادرت به صدور حکم بر تأیید دادنامه بدوی نموده است؛ با لحاظ مداخله دادگاه تجدید نظر استان و متعاقباً صدور رأی بر تأیید دادنامه بدوی که به منزله صدور حکم بر محکومیت متهم (محکوم‌علیه) غایب است، فرض مطروحه از مصادیق ماده 461 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 بوده و لذا محکوم‌علیه غایب حق واخواهی نسبت به حکم محکومیت صادره از سوی دادگاه تجدید نظر را دارد. ثانیاً، با توجه به پاسخ سؤال اول، پاسخ به این سؤال منتفی است.
منبع: مشاهده