تاریخ نظریه : 1402/10/26 | شماره نظریه : 7/1402/608
استعلام :
1- مطابق بند «د» ماده 91 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، چنانچه دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهار نظر کرده باشد...

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1402/608
شماره پرونده : 1402-127-608ح
تاریخ نظریه : 1402/10/26

استعلام :
1- مطابق بند «د» ماده 91 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، چنانچه دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهار نظر کرده باشد، باید از رسیدگی به پرونده امتناع نماید؛ چنانچه قاضی دادگاه تجدیدنظر برای نقض قرار و در مقام استدلال، مطالبی عنوان کند که متضمن نظر قاضی در ماهیت دعوا باشد و پرونده در اجرای ذیل ماده 353 قانون یاد‌شده به شعبه صادر‌کننده قرار اعاده شود و دادگاه بدوی حکم ماهوی صادر کند، آیا پس از اعتراض به رأی بدوی، قاضی تجدیدنظر حق رسیدگی دارد؟ 2- چنانچه قاضی سابقاً در خصوص استرداد ثمن رأی ماهوی صادر کند و در پرونده دیگر، خواهان متقاضی خسارت ناشی از تأخیر در پرداخت ثمن باشد، آیا همان قاضی مجاز در رسیدگی به موضوع خسارت است؟ این پرسش از آنجا مطرح می‌شود که در برخی موارد بین ثمن و خسارت تأخیر در پرداخت آن نوعی ملازمه وجود دارد.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
1- چنانچه استدلال دادگاه تجدید نظر در مقام رسیدگی و نقض قرار معترض‌عنه متضمن اظهار نظر در ماهیت دعوا باشد، از موجبات رد دادرس است و تشخیص آن بر عهده دادرس ذی‌ربط است. 2- در فرض سؤال که دادگاه، سابقاً در خصوص استرداد ثمن رأی ماهوی صادر کرده است، دعوای بعدی دایر بر مطالبه خسارت تأخیر تأدیه همان ثمن از موارد صدور قرار امتناع از رسیدگی نیست؛ زیرا دادگاه سابقاً در خصوص خسارت (خواسته) موضوع پرونده جدید اظهار نظر نکرده است؛ در هر حال تشخیص وحدت موضوع و سبب و تبعیت دعوای خسارت تأخیر تأدیه از مبانی استدلالی رأی قبلی و شمول مقررات رد دادرس نسبت به آن، بر عهده مرجع قضایی رسیدگی‌کننده است.
منبع: مشاهده