استعلام :
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
1- نظریه تفسیری شماره 5318 مورخ 24/7/1372 شورای نگهبان مقرر داشته که هیچ یک از مراجع قانونگذاری حق رد و ابطال و نقض و نسخ مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام را ندارد، بنابراین در هر مورد که در قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر که مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام است، حکم خاصی وجود دارد، باید بر اساس این قانون عمل شود و در مواردی که این قانون ساکت است، مشمول عمومات قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 میباشد و چون در خصوص تعدد، مقررات خاصی در قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر وجود ندارد، لذا طبق مقررات ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در خصوص تعدد جرائم موضوع قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر باید عمل شود.
2- با توجه به اطلاق ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مقررات این ماده در خصوص تعدد کلیه جرائم موجب تعزیر «اعم از اینکه رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه عمومی باشد یا انقلاب قابل اعمال است و اگر برخی جرایم ارتکابی در صلاحیت دادگاه عمومی و برخی در صلاحیت دادگاه انقلاب باشد، هر یک از این دادگاهها ، به طور جداگانه طبق مقررات به جرائم ارتکابی متهم با لحاظ صلاحیت ذاتی رسیدگی و حکم صادر مینمایند و چنانچه احکام محکومیت قطعی متعدد از چند دادگاه دارای صلاحیت ذاتی مختلف صادر شود، مطابق ماده 184 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری هر یک از دادگاههای صادرکننده حکم با توجه به صلاحیت ذاتی نسبت به نقض حکم و صدور مجازات با توجه به مقررات ماده 134 قانون مجازات اسلامی 1392 اقدام مینمایند.
3- تبصره 1 ماده واحده قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان مصوب 26/12/1337 که بیان داشته محکومین به حبس دائم «ابد» پس از گذراندن دوازده سـال حبـس ممکـن است از آزادی مـشروط اسـتفاده نمایند، با تصویب قوانین بعد از سال 1337 منسوخ و غیرقابل استناد میباشد؛ به خصوص اینکه مواد 38 اصلاحی 27/2/1377 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 و 58 قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب هم مربوط به حبسهای تعزیری مدتدار است و حبس ابد مادامالعمر میباشد و مقید به مدت معین نمیباشد.
4- دادستان مجری حکم نیز با استفاده از ملاک تبصره 5 اصلاحی 24/10/1385 ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب میتواند ظرف مهلتهای تعیین شده در این تبصره از تاریخ ابلاغ حکم یا اطلاع از آن به شرح مذکور در ماده 26 (اصلاحی 17/2/1391) آییننامه اجرایی قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر اقدام نماید.
5- با توجه به اینکه قاضی اجرای احکام کیفری وظیفه و تکلیفی جز اجرای حکم کیفری ندارد، لذا در فرض سؤال:
اولاً- اجرای احکام تکلیفی در خصوص کسب اجازه از مرجعی که پرونده دیگر محکوم را رسیدگی مینماید، ندارد.
ثانیاً- صرف داشتن پرونده در حال رسیدگی مانع از اجرای حکم قطعی اعدام که تمام تشریفات قانونی آن طی شده، نیست؛ هر چند به نظر میرسد در مواردی که اخذ توضیح از محکوم به اعدام، در کشف حقیقت در جرائم متهم دیگر مانند قتل مؤثر و حائز اهمیت است، به تأخیر انداختن اجرا ی حکم اعدام به درخواست مرجع قضایی رسیدگیکننده به مصلحت باشد.