الف) ظاهر عبارت «...يا وكيل او در هيچ يك از جلسات دادگاه حاضر نشود....» مذكور در ماده 406 قانون آيين دادرسي كيفري 1392، حكايت از «وكيل تعييني» دارد و يا در مواردي است كه با عجز از تعيين وكيل و يا امتناع از معرفي وكيل، دادگاه براي متهم، وكيل تسخيري تعيين كرده است و متهم نيز حضور داشته است. در نتيجه، در حالتي كه متهم، متواري يا مجهولالمكان باشد، نظر به اين كه اصولاً ارتباطي بين وكيل تسخيري و موكل وجود ندارد، رأي صادره، غيابي محسوب ميگردد و مطابق مقررات، هر زماني كه محكومٌعليه رأي غيابي، از آن مطلع گردد و به آن اعتراض نمايد، در همان دادگاه قابليت واخواهي دارد.
ب) وكيل تسخيري در فرض سؤال حق واخواهي ندارد زيرا مستفاد از مواد 406 و 407 قانون آيين دادرسي كيفري 1392 آن است كه حق واخواهي از زماني ايجاد ميگردد كه محكومعليه از صدور حكم غيابي مطلع گردد و در فرض سؤال كه بين وكيل تسخيري و موكل ارتباطي وجود ندارد مفروض آن است كه محكومعليه از رأي صادره بياطلاع است و براي او هنوز حق واخواهي ايجاد نشده است تا وكيل تسخيري در مقام استيفاي آن برآيد.
ج) با توجه به پاسخ بند ب اين پرسش منتفي است./ب ه