در كليات
فصل اول در كليات
ماده 829: قبول موصيله قبل از فوت موصي مؤثر نيست و موصي ميتواند از وصيت خود رجوع كند حتي در صورتيكه موصيله موصي به را قبض كرده باشد.
ماده 828: هرگاه موصيله غيرمحصور باشد مثل اينكه وصيت براي فقرا يا امور عامالمنفعه شود، قبول شرط نيست.
ماده 827: تمليك بموجب وصيت محقق نميشود مگر با قبول موصيله پس از فوت موصي.
ماده 826:
وصيت تمليكي عبارت است از اينكه كسي عين يا منفعتي را از مال خود براي زمان بعد از فوتش بديگري مجاناً تمليك كند.
وصيت عهدي عبارت است از اينكه شخصي يك يا چند نفر را براي انجام امر يا اموري يا تصرفات ديگري مأمور مينمايد.
وصيت كننده موصي، كسي كه وصيت تمليكي بنفع او شده است موصي له، مورد وصيت موصيبه و كسي كه بموجب وصيت عهدي وليّ بر مورد ثُلث يا بر صغير قرار داده ميشود وصيّ ناميده ميشود.
ماده 825: وصيت بر دو قِسم است: تمليكي و عهدي.
ماده 830: نسبت به موصيله ردّ يا قبول وصيت بعد از فوت مُوصي معتبر است بنابراين اگرموصيله قبل از فوت مُوصي وصيت را رد كرده باشد بعد از فوت ميتواند آن را قبول كند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصي به را قبض كرد ديگر نميتواند آن را رد كند ليكن اگر قبل از فوت قبول كرده باشد بعد از فوت قبول ثانوي لازم نيست.
ماده 831: اگر موصيله صغير يا مجنون باشد رد يا قبول وصيت با وليّ خواهد بود.
ماده 833:
ورثه مُوصي نميتواند در موصيبه تصرف كند مادام كه موصيله رد يا قبول خود را به آنها اعلام نكرده است.
اگر تأخير اين اعلام موجب تَضَرُّر ورثه باشد حاكم موصيله را مجبور ميكند كه تصميم خود را معين نمايد.
ماده 834: در وصيت عهدي قبول شرط نيست ليكن وصيّ ميتواند مادام كه مُوصي زنده است وصايت را رد كند و اگر قبل از فوت مُوصي رد نكرد بعد از آن حق رد ندارد اگرچه جاهل بر وصايت بوده باشد.
ماده 832: موصيله ميتواند وصيت را نسبت به قسمتي از موصيبه قبول كند در اين صورت وصيت نسبت به قسمتي كه قبول شده صحيح و نسبت به قسمت ديگر باطل ميشود.