ـ ديه صوت و گويايي
مبحث ششم ـ ديه صوت و گويايي
ماده 703: ـ در صورتي كه جنايت، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نيز گردد، دو ديه ثابت مي شود.
ماده 702: ـ از بين رفتن صوت بعضي از حروف، موجب ارش است.
ماده 701: ـ جنايتي كه موجب عيبي در صوت مانند كاهش طنين صدا، گرفتگي آن و يا صحبت كردن از طريق بيني شود، ارش دارد.
ماده 700: ـ جنايتي كه باعث شود مجني عليه حرفي را به جاي حرف ديگر اداء نمايد، مانند آنكه به جاي حرف «ل»، حرف «ر» تلفظ نمايد، اگر عرفاً عيب تلقي شود، موجب ارش است.
ماده 699: ـ جنايتي كه موجب پيدايش عيبي در گفتار يا اداي حروف گردد و يا عيب موجود در آن را تشديد كند، موجب ارش است.
ماده 698: ـ از بين بردن گويايي به طور كامل و بدون قطع زبان، ديه كامل و از بين بردن قدرت اداي برخي از حروف به همان نسبت ديه دارد.
تبصره: ـ شخصي كه داراي لكنت زبان است و يا به كندي يا تندي سخن مي گويد يا برخي از حروف را نمي تواند تلفظ كند، گويا محسوب مي شود و ديه از بين بردن اداي هر حرف با توجه به تعداد حروف زبان تكلم مجني عليه تعيين مي شود. مانند اينكه از بين بردن قدرت اداي يك حرف شخص فارسي زبان، يك سي و دوم ديه كامل است.
ماده 697: ـ از بين بردن صوت به طور كامل به گونه اي كه شخص نتواند صدايش را آشكار كند، ديه كامل دارد گرچه بتواند با اخفات و آهسته صدايش را برساند.