وکالت طلاق

وکالت طلاق


وکالت در طلاق


یکی از شروط بسیار مهم موجود در سند ازدواج شرط وکالت حق طلاق یا ( دادن حق طلاق به زن )می‌باشد. همانطور که می‌دانید در عقد نکاح، مرد هر زمان که بخواهد حتی بدون داشتن دلیل قانع کننده می تواند زن خود را طلاق دهد اما زن تنها در صورت وجود شرایط خاصی می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند. نکته حائز اهمیت این جاست که زن باید وجود این شرایط را در دادگاه اثبات کند تا دادگاه حسب مورد به وی اجازه و یا وکالت در طلاق دهد. گاهی نیز در زمان عقد نکاح، مرد وکالتی به همسرش می دهد تا هر زمان که بخواهد، بتواند برای طلاق اقدام کند. در این مقاله بر آن شدیم که وکالت در طلاق و شرایط آن را مختصراً بیان کنیم.

 

 وکالت در طلاق چیست؟

مهمترین شرطی که در ازدواج مورد نظر اکثر خانم ها قرار دارد، درج شرط وکالت حق طلاق به زن در عقدنامه از مرد، جهت طلاق است و معمولا تحت عنوان حق طلاق به آن اشاره می شود. البته حق طلاق اصطلاحی غیر دقیق و غیر حقوقی است. امروزه سند ازدواج همراه با شروط ضمن عقد به صورت چاپی در اختیار زوجین قرار می گیرد ولی در هر حال درج این عبارت با هدف داشتن وکالت در طلاق نادرست بوده و باید به صورت «زوج بزوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد ...» درج گردد. 
معمولا هنگامی که از شروط دوازده گانه ازدواج صحبت می شود، منظور شروط دوازده گانه ای است که در صورت تحقق، زن می تواند با داشتن وکالت در طلاق از دادگاه تقاضای صدور اجازه طلاق نماید. وکالت در طلاق می تواند بعنوان شرط ضمن عقد در عقدنامه قید شود و یا طرفین پس از ازدواج نیز می توانند با مراجعه به دفتر اسناد رسمی اقدام به این عمل نمایند که در این صورت هرچند شرط ضمن عقد محسوب نمی شود ولی آثار آن یکی است. 

 

تفاوت حق طلاق و وکالت طلاق

حق طلاق اختیاری است که قانون به طور مستقیم به مرد داده است و او می‌تواند بدون نیاز به دلایل خاصی، همسرش را طلاق دهداما وکالت طلاق حالتی است که مرد طی یک قرارداد این اختیار را به زن می‌دهد تا در شرایط مشخصی، خودش را به نمایندگی از طرف شوهر طلاق دهد.

 

انواع وکالت در طلاق

 شرط داشتن وکالت در طلاق یا به اصطلاح حق طلاق به دو صورت می تواند در عقدنامه ذکر شود:
الف) حالتی که معمولا در عقدنامه ها به صورت چاپی وجود دارد.

نکته مهمی که در مورد وکالت حق طلاق باید مورد توجه زن قرار گیرد این است که استفاده از این حق منوط به اثبات تحقق موارد دوازده گانه مندرج در عقدنامه است که طبعا مسیری طولانی بوده و در هر باید زن بتواند تحقق یکی از این موارد دوازده گانه را اثبات نماید به این موارد که در عقدنامه درج شده است مختصرا اشاره می گردد:

_ استنکاف شوهر از دادن نفقه به مدت شش ماه و عدم امکان الزام او و همچنین شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبار او در ایفا هم ممکن نباشد. در مورد این شرط ابتدا زن باید عدم پرداخت پرداخت نفقه را در دادگاه اثبات نماید و پس از صدور حکم قطعی و با صدور اجرائیه چنانچه شوهر نفقه را نپردازد، می تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق نماید. البته پس از صدور اجرائیه و گذشت ده روز، این شرط محقق می گردد و اگر پس از این مدت مرد نفقه را پرداخت نماید قابل قبول نبوده و شرط محقق شده است.

_ سوء رفتار و سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی برای زن غیر قابل تحمل باشد. از این شرط معمولا بعنوان اثبات عسر و حرج یاد می شود. مصادق سوء رفتار بسیار است و مهم این است که توسط زن اثبات گردد. توهین، تهدید و ضرب و جرح توسط مرد و یا اثبات رابطه نامشروع از مصادیق این شرط می باشدو طلاق به درخواست زوجه با وکالت در طلاق انجام میشود.

_ ابتلای زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که ادامه زناشویی برای زن خطرناک باشد. مانند بیماری های مقاربتی ، افسردگی های حاد و ... 
جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد. در این مورد نیز غالبا بیماری های روانی حاد مثل  اسکیزوفرنی مورد نظر است که البته باید به تایید پزشکی قانونی برسد.

_ عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه منافی مصالح خانوادگی و حیثیت زوج است، بدیهی است در این مورد قبلا باید رای دادگاه در مورد منع اشتغال مرد صادر و قطعی شده باشد.
محکومیت مرد حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا جزای نقدی که بر اثر عجز در پرداخت، منجر به پنج سال حبس شود و یا ترکیب این دو ، به شرطی که مجازات در حال اجرا باشد.

_ اعتیاد زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد، اعتیاد به مواد مخدر مختلف مانند الکل ، تریاک و حتی عادت به دیدن فیلم های جنسی (پورن) از مصادق این مورد می باشد.
_ ترک زندگی خانوادگی بدون عذر موجه توسط مرد که تشخیص آن با دادگاه است. غیبت شش ماهه متوالی توسط مرد بدون عذر موجه که البته تشخیص این مورد نیز با دادگاه است. معمولا دادگاه با تحقیقات محلی یا شهادت شهود به نتیجه می رسد. 
محکومیت قطعی مرد در اثر ارتکاب جرم به انجام هرگونه مجازات اعم از حد و یا تعزیر که مغایر حیثیت خانوادگی زوجه باشد. تشخیص مغایرت با شیون خانوادگی زوجه با دادگاه است.
در صورتی که پس از گذشت پنج سال، زن از شوهر خود به دلیل عقیم بودن و مشکلات جسمی زوج، صاحب فرزند نشود، البته ملاک بچه دار شدن به روش طبیعی است. هرچند موضوع کمی اختلافی است ولی اکثر دادگاه ها روش طبیعی صاحب فرزند شدن را ملاک قرار می دهند.

_ مفقود الاثر شدن مرد به شرطی که ظرف شش ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.

_ مرد همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران عدالت را اجرا نکند. در مورد این که آیا ازدواج موقت نیز شامل این مورد می شود اختلاف نظر وجود دارد. معمولا ازدواج موقت که کوتاه مدت و به دلیل منطقی از سوی زوج صورت گرفته شامل این مورد نمی شود مثلا زن به دلیل بیماری یا مسافرت طولانی مدت با مرد زندگی نکند و زمان آن عرفا طولانی شود که در هر حال دادگاه در این خصوص تصمیم می گیرد.

وکالت در طلاق که معمولا در عقد نامه های چاپی نوشته شده است، مشروط است و زن بطور مطلق وکالت در طلاق ندارد و در واقع باید یکی از شروط دوازده گانه را در دادگاه اثبات نماید که مختصرا به آنها اشاره شد. در واقع این نوع وکالت در طلاق امتیاز خاصی برای زن به همراه ندارد زیرا چنانچه زن بتواند یکی از موارد دوازده گانه را اثبات نماید حتی اگر وکالت در طلاق نداشته باشد، می تواند با مراجعه به دادگاه الزام مرد به طلاق را گرفته و خود را مطلقه نماید.

ب) نوع دیگر وکالت در طلاق، وکالتی مستقل است که غالباً در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می شود.

اگر زن واقعا در نظر داشته باشد این حق را داشته باشد که بدون دردسر خود را مطلقه نماید و یا به اصطلاح حق طلاق داشته باشد، وکالت در طلاق باید به صورت شرطی مستقل در عقدنامه یا خارج از آن تنظیم شود که در خصوص شرایط آن توضیح داده خواهد شد. چنانچه وکالت زن تام و بلاعزل و با رعایت موارد ذیل اخذ شود، چه در عقدنامه ذکر شود و چه با رجوع مرد و زن به دفتر اسناد رسمی، این وکالت به زن داده شود تفاوتی نداشته و زن می تواند بدون مراجعه و حضور شوهر در دادگاه، شخصا اقدام نموده و از این حق استفاده نماید.

 

شرایط وکالت در طلاق

زن جهت استفاده از این حق در هر حال باید به دادگاه مراجعه نماید و فرقی ندارد وکالت به عنوان شرط ضمن عقد درج شده باشد و یا به صورت وکالت تام و بلاعزل در دفتر اسناد رسمی تنظیم گردد. آنچه مهم است درج متن صحیح این شرط در عقدنامه است که باید چهار شرط داشته باشد 

1. وکالت بصورت بلاعزل باشد. 

2. حق توکیل به غیر داشته باشد تا زن بتواند به جای همسرش وکیل بگیرد. 

3. قبول بذل مهریه قید شده باشد. 

4. اسقاط حق تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی ذکر شده باشد. 

عدم ذکر اسقاط حق تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی خللی به وکالت در طلاق وارد نمی نماید ولی با ذکر آن زمان انجام طلاق کوتاهتر می شود. در واقع بهترین متن وکالت حق طلاق به زن در عقد نامه، باید حاوی این چهار نکته باشد تا زن بتواند بدون دردسر از این حق استفاده نماید.
نکته بسیار مهمی که باید مورد توجه زن قرار گیرد این مطلب است که وکالت بلاعزلی که در سند ازدواج قید شده است، مقید به شروط دوازده گانه است یعنی زن ابتدا باید تحقق یکی از این شروط را ثابت کند تا بتواند از این حق خود استفاده نماید. بنابراین جهت جلوگیری از گرفتاری در روند بسیار طولانی جهت اثبات این شروط، همانطور که در بالا توضیح داده شد، وکالت در طلاق باید بصورت شرط مستقل در سند ازدواج ذکر شود. مرد نیز باید توجه نماید با وکالت تام و بلاعزلی که به زن می دهد امکان عزل او و یا ابطال این وکالت در شرایط عادی وجود ندارد.
 در هر حال اعطای وکالت در طلاق به زن، حق مرد جهت طلاق زن را از بین نمی برد و در هر حال مرد می تواند همسر خود را طلاق دهد. به عبارت دیگر حق طلاق مرد از بین نمی رود.

در این مقاله سعی بر آن شد تا با زبانی ساده موضوع وکالت در طلاق توضیح داده شود اما در صورت وجود هر گونه ابهامی خواهشمند است سوالات خود با ما در میان بگذارید.

دیدگاه :

برای ثبت نظر ابتدا باید وارد شوید
ورود/ثبت نام

صفحه اصلی مشاوران اظهارنامه دادخواست چت‌بات ورود

به کلینیک حقوقی وکیلان خوش آمدید!

خدمات حقوقی آنلاین، مشاوره تخصصی و تنظیم اسناد حقوقی