قانون محاسبات عمومی كشور

مصوب 1366,06,01با اصلاحات و الحاقات بعدي

قانون محاسبات عمومی كشور

مصوب 1366,06,01با اصلاحات و الحاقات بعدي

فصل اول: تعاريف

ماده 1: بودجه كل كشور برنامه مالي دولت است كه براي يكسال مالي تهيه و حاوي پيش ‌بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار و برآورد هزينه ‌ها‌ براي انجام عملياتي كه منجر به نيل سياستها و هدفهاي قانوني ميشود، بوده و از سه قسمت بشرح زير تشكيل ميشود:

بند 1: بودجه عمومي دولت كه شامل اجزاء زير است:

جزء الف: – پيش ‌بيني دريافتها و منابع تأمين اعتبار كه بطور مستقيم و يا غيرمستقيم در سال مالي قانون بودجه بوسيله دستگاهها از طريق حسابهاي ‌خزانه ‌داري كل اخذ ميگردد.

جزء ب: – پيش ‌بيني پرداختهائيكه از محل درآمدهاي عمومي و يا اختصاصي براي اعتبارات جاري عمراني و اختصاصي دستگاههاي اجرائي مي‌ تواند ‌در سال مالي مربوط انجام دهد.

بند 2: بودجه شركتهاي دولتي و بانكها شامل پيش‌ بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار.

بند 3: بودجه مؤسساتي كه تحت عنواني غير از عناوين فوق در بودجه كل كشور منظور ميشود.

ماده 2: وزارتخانه واحد سازماني مشخصي است كه بموجب قانون به اين عنوان شناخته شده و يا بشود.

ماده 3: مؤسسه دولتي واحد سازماني مشخصي است كه بموجب قانون ايجاد و زير نظر يكي از قواي سه ‌گانه اداره ميشود و عنوان وزارتخانه‌ ندارد.

تبصره: نهاد رياست جمهوري كه زير نظر رياست جمهوري اداره ميگردد، از نظر اين قانون مؤسسه دولتي شناخته ميشود.

ماده 4: شركت دولتي واحد سازماني مشخصي است كه با اجازه قانون به صورت شركت ايجاد شود و يا به حكم قانون و يا دادگاه صالح ملي شده‌ و يا مصادره شده و به عنوان شركت دولتي شناخته شده باشد و بيش از 50 درصد سرمايه آن متعلق به دولت باشد. هر شركت تجاري كه از طريق ‌سرمايه‌ گذاري شركتهاي دولتي ايجاد شود، مادام كه بيش از پنجاه درصد سهام آن متعلق به شركتهاي دولتي است، شركت دولتي تلقي ميشود.

تبصره: شركتهائي كه از طريق مضاربه و مزارعه و امثال اينها بمنظور بكار انداختن سپرده ‌هاي اشخاص نزد بانكها و مؤسسات اعتباري و ‌شركتهاي بيمه ايجاد شده يا ميشوند از نظر اين قانون شركت دولتي شناخته نميشوند.

ماده 5: مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي از نظر اين قانون واحدهاي سازماني مشخصي هستند كه با اجازه قانون بمنظور انجام وظايف و‌ خدماتي كه جنبه عمومي دارد، تشكيل شده و يا ميشود.

تبصره: فهرست اين قبيل مؤسسات و نهادها با توجه به قوانين و مقررات مربوط از طرف دولت پيشنهاد و بتصويب مجلس شوراي اسلامي‌ خواهد رسيد.

ماده 6: سال مالي يكسال هجري شمسي است كه از اول فروردين ماه آغاز و به پايان اسفندماه ختم ميشود.

ماده 7: اعتبار عبارت از مبلغي است كه براي مصرف يا مصارف معين به منظور نيل به اهداف و اجراي برنامه‌ هاي دولت بتصويب مجلس ‌شوراي اسلامي ميرسد.

ماده 8: ديون بلامحل عبارتست از بدهيهاي قابل پرداخت سنوات گذشته كه در بودجه مربوط اعتباري براي آنها منظور نشده و يا زائد بر اعتبار‌ مصوب و در هر دو صورت به يكي از طرق زير بدون اختيار دستگاه ايجاد شده باشد.

بند الف: احكام قطعي صادره از طرف مراجع صالحه.

بند ب: انواع بدهي به وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ناشي از خدمات انجام شده مانند حق اشتراك برق، آب، هزينه ‌هاي مخابراتي،‌ پست و هزينه‌ هاي مشابه كه خارج از اختيار دستگاه اجرائي ايجاد شده باشد.

بند ج: ساير بدهيهائي كه خارج از اختيار دستگاه ايجاد شده باشد. انواع ديون بلامحل موضوع اين بند از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين ‌و اعلام خواهد شد.

ماده 9: مواد هزينه، نوع هزينه را در داخل بودجه و يا قسمتي از فعاليت يك وزارتخانه يا مؤسسه دولتي مشخص ميكند.

ماده 10: درآمد عمومي عبارت است از درآمدهاي وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و ماليات و سود سهام شركتهاي دولتي و درآمد حاصل از ‌انحصارات و مالكيت و ساير درآمدهائي كه در قانون بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد عمومي منظور ميشود.

ماده 11: دريافتهاي دولت عبارت است از كليه وجوهي كه تحت عنوان درآمد عمومي و درآمد اختصاصي و درآمد شركتهاي دولتي و ساير منابع ‌تأمين اعتبار و سپرده ‌ها و هدايا به استثناء هدايائي كه براي مصارف خاصي اهداء ميگردد و مانند اينها و ساير وجوهي كه بموجب قانون بايد در ‌حسابهاي خزانه ‌داريكل متمركز شود.

ماده 12: ساير منابع تأمين اعتبار عبارتند از منابعي كه تحت عنوان وام، انتشار اوراق قرضه، برگشتي از پرداختهاي سالهاي قبل و عناوين مشابه در ‌قانون بودجه كل كشور پيش‌ بيني ميشود و ماهيت درآمد ندارند.

ماده 13: وجوه عمومي عبارت است از نقدينه ‌هاي مربوط به وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و نهادها و مؤسسات عمومي غير‌دولتي و مؤسسات وابسته به سازمانهاي مذكور كه متعلق حق افراد و مؤسسات خصوصي نيست و صرفنظر از نحوه و منشاء تحصيل آن منحصراً‌ براي مصارف عمومي بموجب قانون قابل دخل و تصرف ميباشد.

تبصره 1: وجوهي نظير سپرده، وجه ‌الضمان و مانند آنها كه بطور موقت در اختيار دستگاههاي مذكور در اين ماده قرار ميگيرد و پس از انقضاء ‌مدت معين و يا حصول شرايط خاص قابل استرداد است مادام كه در اختيار دستگاههاي مزبور ميباشد تصرف در آنها بدون رضايت صاحب وجه يا ‌احراز اعراض صاحب آن در حكم تصرف غيرقانوني در وجوه عمومي تلقي ميگردد.

تبصره 2: اسناد و اوراق بهادار متعلق به سازمانهاي مذكور در اين ماده نيز در حكم وجوه عمومي است.

ماده 14: درآمد اختصاصي عبارت است از درآمدهايي كه به موجب قانون براي مصرف يا مصارف خاص در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد‌اختصاصي منظور مي‌گردد .

ماده 15: درآمد شركتهاي دولتي عبارت است از درآمدهائي كه در قبال ارائه خدمت و يا فروش كالا و ساير فعاليتهائي كه شركتهاي مذكور بموجب قوانين و مقررات مجاز به انجام آنها هستند عايد آن شركتها ميگردد.

ماده 16: ساير منابع تأمين اعتبار شركتهاي دولتي عبارت است از منابعي كه شركتهاي مزبور تحت عنوان كمك دولت، وام استفاده از ذخائر، كاهش‌ سرمايه در گردش و يا عناوين مشابه بموجب قانون مجاز به منظور كردن آن در بودجه‌ هاي مربوط هستند.

تبصره: منظور از سرمايه در گردش مذكور در اين ماده مازاد دارائيهاي جاري بر بدهيهاي جاري است.

ماده 17: تشخيص، عبارت است از تعيين و انتخاب كالا و خدمات و ساير پرداختهائي كه تحصيل يا انجام آنها براي نيل به اجراي برنامه‌ هاي‌ دستگاههاي اجرائي ضروري است.

ماده 18: تأمين اعتبار عبارت است از اختصاص دادن تمام يا قسمتي از اعتبار مصوب براي هزينه معين.

ماده 19: تعهد از نظر اين قانون عبارت است از ايجاد دين بر ذمه دولت ناشي از:

بند الف: تحويل كالا يا انجام دادن خدمت.

بند ب: اجراي قراردادهائي كه با رعايت مقررات منعقد شده باشد.

بند ج: احكام صادر شده از مراجع قانوني و ذيصلاح.

بند د: پيوستن به قراردادهاي بين ‌المللي و عضويت در سازمانها يا مجامع بين‌ المللي با اجازه قانون.

ماده 20: تسجيل عبارت است از تعيين ميزان بدهي قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارك اثبات‌ كننده بدهي.

ماده 21: حواله اجازه ‌اي است كه كتباً وسيله مقامات مجاز وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي و يا دستگاه اجرائي محلي و يا نهادهاي ‌عمومي غيردولتي و يا ساير دستگاههاي اجرائي براي تأديه تعهدات و بدهيهاي قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوط عهده ذيحساب در وجه ‌ذينفع صادر ميشود.

ماده 22: درخواست وجه سندي است كه ذيحساب براي دريافت وجه بمنظور پرداخت حواله‌ هاي صادر شده موضوع ماده 21 اين قانون و ساير ‌پرداختهائي كه بموجب قانون از محل وجوه متمركز شده در خزانه مجاز ميباشد حسب مورد از محل اعتبارات و يا وجوه مربوط عهده خزانه در مركز ‌و يا عهده نمايندگي خزانه در استان در وجه حساب بانكي پرداخت دستگاه اجرائي ذيربط صادر ميكند.

ماده 23: هزينه عبارت از پرداختهائي است كه بطور قطعي به ذينفع در قبال تعهد يا تحت عنوان كمك يا عناوين مشابه با رعايت قوانين و ‌مقررات مربوط صورت ميگيرد.

ماده 24: تنخواه ‌گردان خزانه عبارت است از اعتبار بانكي در حساب درآمد عمومي نزد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران كه بموجب قانون ‌اجازه استفاده از آن به ميزان معين در هر سال مالي براي رفع احتياجات نقدي خزانه در همان سال به وزارت امور اقتصادي و دارائي داده ميشود و منتها ‌تا پايان سال واريز ميگردد.

تبصره: ميزان تنخواه گردان خزانه حداكثر تا سه درصد (3 %) بودجه عمومي دولت تعيين مي گردد.

ماده 25: تنخواه‌ گردان استان عبارت است از وجهي كه خزانه از محل اعتبارات مصوب بمنظور ايجاد تسهيلات لازم در پرداخت هزينه ‌هاي‌ جاري و عمراني دستگاههاي اجرائي محلي تابع نظام بودجه استاني در اختيار نمايندگيهاي خزانه در مركز هر استان قرار ميدهد.

ماده 26: تنخواه‌ گردان حسابداري عبارت است از وجهي كه خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان از محل اعتبارات مصوب براي انجام بعضي از‌ هزينه‌ هاي سال جاري و تعهدات قابل پرداخت سالهاي قبل در اختيار ذيحساب قرار ميدهد تا در قبال حواله‌ هاي صادر شده واريز و با صدور ‌درخواست وجه مجدا دريافت گردد.

ماده 27: تنخواه ‌گردان پرداخت عبارت است از وجهي كه از محل تنخواه ‌گردان حسابداري از طرف ذيحساب با تأييد وزير يا رئيس مؤسسه و يا‌ مقامات مجاز از طرف آنها براي انجام برخي از هزينه‌ ها در اختيار واحدها و يا مأموريني كه بموجب اين قانون و آئيننامه ‌هاي اجرائي آن مجاز بدريافت تنخواه‌ گردان هستند قرار ميگيرد تا به تدريج كه هزينه‌ هاي مربوط انجام ميشود اسناد هزينه تحويل و مجدداً وجه دريافت دارند.

ماده 28: پيش پرداخت عبارت است از پرداختي كه از محل اعتبارات مربوط بر اساس احكام و قراردادها طبق مقررات پيش از انجام تعهد صورت ‌ميگيرد.

ماده 29: – علي ‌الحساب عبارت است از پرداختي كه بمنظور اداي قسمتي از تعهد با رعايت مقررات صورت ميگيرد.

ماده 30: سپرده از نظر اين قانون عبارت است از:

بند الف: وجوهي كه طبق قوانين و مقررات بمنظور تأمين و يا جلوگيري از تضييع حقوق دولت دريافت ميگردد و استرداد و يا ضبط آن تابع شرايط ‌مقرر در قوانين و مقررات و قراردادهاي مربوط است.

بند ب: وجوهي كه بموجب قرارها و يا احكام صادره از طرف مراجع قضائي از اشخاص حقيقي و يا حقوقي دريافت ميگردد و بموجب قرارها و ‌احكام مراجع مذكور كلا يا بعضاً قابل استرداد ميباشد.

بند ج: وجوهي كه بر اساس مقررات قانوني توسط اشخاص نزد دستگاههاي دولتي به نفع اشخاص ثالث توديع ميگردد تا با رعايت مقررات مربوط‌ به ذينفع پرداخت شود.

تبصره: وجوهي كه توسط دستگاههاي دولتي بموجب مقررات تحت عنوان وديعه و يا حق اشتراك آب و برق، تلفن، تلكس، گاز و نظائر آنها از‌ اشخاص دريافت ميشود از نظر اين قانون سپرده تلقي نميگردد و از هر نظر مشمول مقررات مربوط به خود ميباشد.

ماده 31: ذيحساب مأموري است كه بموجب حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين مستخدمين رسمي و مستخدمين ثابت و عناوين مشابه در شركتهاي دولتي و نهادهاي عمومي غيردولتي كه فاقد عنوان رسمي مي ‌باشند و در ساير دستگاههاي اجرائي مستخدمين پيماني واجد صلاحيت به منظور اعمال ‌نظارت و تأمين هماهنگي لازم در اجراي مقررات مالي و محاسباتي در وزارتخانه‌ ها و مؤسسات و شركتهاي دولتي و دستگاههاي اجرائي محلي و‌ مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي به اين سمت منصوب ميشود و انجام ساير وظايف مشروحه زير را بعهده خواهد داشت:

بند 1: نظارت بر امور مالي و محاسباتي و نگاهداري و تنظيم حسابها بر طبق قانون و ضوابط و مقررات مربوط و صحت و سلامت آنها.

بند 2: نظارت بر حفظ اسناد و دفاتر مالي.

بند 3: نگاهداري و تحويل و تحول وجوه و نقدينه ها و سپرده‌ ها و اوراق بهادار.

بند 4: نگاهداري حساب اموال دولتي نظارت بر اموال مذكور.

تبصره 1: ذيحساب زير نظر رئيس دستگاه اجرائي وظايف خود را انجام ميدهد.

تبصره 2: ذيحساب مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي موضوع ماده 5 اين قانون در مورد وجوهي كه از محل درآمد عمومي دريافت‌ ميدارند، با حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي و با موافقت آن دستگاه منصوب خواهند شد.

ماده 32: معاون ذيحساب مأموريست كه با حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين كاركنان رسمي و مستخدمين ثابت و عناوين مشابه در شركتهاي دولتي و نهادهاي عمومي غيردولتي كه فاقد عنوان رسمي مي ‌باشند و در ساير دستگاههاي اجرائي مستخدمين پيماني واجد صلاحيت به اين سمت منصوب‌ ميشود.

ماده 33: نمايندگي خزانه در استان واحد سازماني مشخصي است كه در مركز هر استان امور مربوط به دريافت تنخواه‌ گردان استان و واگذاري ‌تنخواه ‌گردان حسابداري به ذيحسابان دستگاههاي اجرائي تابع نظام بودجه استاني و ابلاغ اعتبار بودجه‌ هاي استاني و افتتاح حسابهاي جاري دولتي در ‌سطح استان و سائر وظايفي را كه بموجب اين قانون و آئيننامه ‌هاي اجراي آن بر عهده واحد مزبور محول ميشود به نمايندگي خزانه در استان مربوط‌ زير نظر مديركل امور اقتصادي و دارائي محل انجام خواهد داد.

ماده 34: امين اموال مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي و مستخدمين ثابت و عناوين مشابه در شركتهاي دولتي و نهادهاي عمومي غيردولتي كه فاقد عنوان رسمي مي ‌باشند و در ساير دستگاههاي اجرائي مستخدمين پيماني واجد صلاحيت و امانتدار با موافقت ذيحساب و بموجب حكم وزارتخانه يا‌ مؤسسه ذيربط به اين سمت منصوب و مسووليت حراست و تحويل و تحول و تنظيم حسابهاي اموال و اوراقي كه در حكم وجه نقد است و كالاهاي ‌تحت ابوابجمعي، بعهده او واگذار ميشود. آئيننامه مربوط به شرايط و طرز انتخاب و حدود وظايف و مسووليتهاي امين اموال در مورد اموال منقول ‌و غيرمنقول با رعايت مقررات اين قانون از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به تصويب هيأت وزيران ميرسد.

ماده 35: كارپرداز مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت دستگاه ذيربط به اين سمت منصوب ميشود و نسبت به خريد و ‌تدارك كالاها و خدمات مورد نياز طبق دستور مقامات مجاز با رعايت مقررات اقدام مي ‌نمايد.

ماده 36: عامل ذيحساب مأموري است كه با موافقت ذيحساب و به موجب حكم دستگاه اجرائي مربوط از بين مستخدمين رسمي و مستخدمين ثابت و عناوين مشابه در شركتهاي دولتي و نهادهاي عمومي غيردولتي كه فاقد عنوان رسمي مي ‌باشند و در ساير دستگاههاي اجرائي مستخدمين پيماني واجد ‌صلاحيت در مواردي كه بموجب آئيننامه اجرائي اين ماده معين خواهد شد به اين سمت منصوب و انجام قسمتي از وظايف و مسووليتهاي موضوع‌ ماده 31 اين قانون توسط ذيحساب به او محول ميشود.
كارپردازان و واحدهاي تداركاتي و ساير مأموران و واحدهاي دولتي مادام كه به اقتضاي طبع و ماهيت وظايف قانوني خود و يا مأموريتهاي محوله ‌مجاز به دريافت تنخواه ‌گردان پرداخت از ذيحساب ميباشند از لحاظ مقررات مربوط به واريز تنخواه ‌گردان دريافتي در حكم عامل ذيحساب محسوب ‌ميشوند.

فصل دوم: اجراي بودجه

بخش 1: درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار

ماده 37: پيش ‌بيني درآمد و يا ساير منابع تأمين اعتبار در بودجه كل كشور مجوزي براي وصول از اشخاص تلقي نمي‌ گردد و در هر مورد احتياج به ‌مجوز قانوني دارد مسووليت حصول صحيح و بموقع درآمدها بعهده رؤساي دستگاههاي اجرائي مربوط ميباشد.

ماده 38: وصول درآمدهائي كه در بودجه كل كشور منظور نشده باشد طبق قوانين و مقررات مربوط به خود مجاز است.

ماده 39: وجوهي كه از محل درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار منظور در بودجه كل كشور وصول ميشود و همچنين درآمدهاي شركتهاي دولتي ‌به استثناي بانكها و مؤسسات اعتباري و شركتهاي بيمه بايد به حسابهاي خزانه كه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران افتتاح ميگردد تحويل‌ شود.
خزانه مكلف است ترتيب لازم را بدهد كه شركتهاي دولتي بتوانند در حدود بودجه مصوب از وجوه خود استفاده نمايند.

تبصره: در مورد شركتهاي دولتي كه قسمتي از سهام آنها به بخش غيردولتي (‌خصوصي و تعاوني) متعلق باشد در صورتي كه اساسنامه آنها با هر ‌يك از مواد اين قانون مغاير باشد با موافقت صاحبان سهام مذكور قابل اجراء ميباشد و در غير اينصورت مواد اين قانون نسبت به سهام مربوط به بخش‌ دولتي لازم ‌الاجراء است.

ماده 40: نحوه عمل و روشهاي اجرائي در مورد وصول درآمدهاي وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و نمونه فرمهاي مورد استفاده براي اين منظور بر ‌اساس دستورالعملهائي خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ خواهد شد.

تبصره: شركتهاي دولتي به استثناء بانكها و مؤسسات اعتباري و شركتهاي بيمه مكلفند روشهاي اجرائي وصول درآمدهاي خود را به تأييد وزارت‌ امور اقتصادي و دارائي برسانند.

ماده 41: وجوهيكه وسيله وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي (‌باستثناء بانكها و شركتهاي بيمه و مؤسسات اعتباري) بعنوان‌ سپرده و يا وجه ‌الضمان و يا وثيقه و يا نظائر آنها دريافت ميگردد بايد به حسابهاي مخصوصي كه از طرف خزانه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران ‌و يا شعب ساير بانكهاي دولتي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نمايندگي داشته باشند افتتاح ميگردد واريز شود وجوه واريز شده به ‌حسابهاي مذكور كه بدون حق برداشت خواهد بود بايد در آخر هر ماه به حساب مخصوص تمركز وجوه سپرده در خزانه منتقل شود.

تبصره: رد وجوه سپرده طبق مقررات خود بعمل ميآيد و وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است از طريق واگذاري تنخواه ‌گردان رد سپرده‌ از حساب تمركز وجود سپرده و يا بطريق مقتضي ديگر موجبات تسريع و تسهيل در رد كليه سپرده ‌هاي موضوع اين ماده را فراهم نمايد.

ماده 42: كليه وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي مكلفند حداكثر ظرف مدت سه ماه از تاريخ اجراي اين قانون كليه وجوه ‌سپرده ‌هائي را كه تا تاريخ مذكور دريافت گرديده و نسبت به رد آن به ذينفع اقدام نشده است به حساب تمركز وجوه سپرده خزانه نزد بانك مركزي ‌جمهوري اسلامي ايران منتقل و فهرست مشخصات كامل سپرده‌ هاي مذكور را به خزانه اعلام نمايند.

ماده 43: آئيننامه نحوه اجراي مواد 39 و 41 و 42 توسط وزير امور اقتصادي و دارائي تصويب و ابلاغ خواهد شد و متخلف از اجراي اين مواد به‌ موجب رأي هيأتهاي مستشاري ديوان محاسبات كشور به مجازاتهاي مقرر در قانون ديوان محاسبات كشور محكوم خواهند شد.

ماده 44: شركتهاي دولتي مكلفند پس از تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان شركت توسط مجامع عمومي مربوط حداكثر ظرف يكماه ترتيب ‌پرداخت مبالغ ماليات و همچنين سود سهام دولت را در وجه وزارت امور اقتصادي و دارائي بدهند.
تخلف از اجراي اين ماده در حكم تصرف غيرمجاز در وجوه عمومي محسوب ميشود.

تبصره: شركتهاي دولتي مكلفند در صورتي كه تا پايان شهريورماه هر سال ترازنامه و حساب سود و زيان سال قبل آنها به تصويب مجامع عمومي ‌مربوط نرسيده باشد، بر مبناي ارقام ترازنامه و حساب سود و زياني كه بر حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي ارائه داده ‌اند ماليات متعلقه را‌ طبق قوانين مالياتي مربوط و يا معادل 80 درصد مبلغي را كه بعنوان ماليات دوره مالي مورد نظر در لايحه بودجه كل كشور براي آنها پيش‌ بيني شده ‌است به ترتيب مقرر در اين ماده در وجه وزارت امور اقتصادي و دارائي بطور علي ‌الحساب پرداخت نمايند.

ماده 45: مجامع عمومي شركتهاي دولتي مجاز نيستند در موقع تصويب پيشنهاد تقسيم سود، اندوخته‌ هاي سرمايه ‌اي و جاري شركت را كه در مفاد ‌اساسنامه آنها پيش‌ بيني شده است طوري تعيين كنند كه موجب كاهش سود سهام دولت در بودجه كل كشور گردد.

ماده 46: انواع تمبر و اوراقي كه براي وصول درآمدهاي عمومي منظور در بودجهٴ كل كشور مورد استفاده قرار مي‌ گيرند و انواع گذرنامه، شناسنامه، ‌سند مالكيت و همچنين ساير اوراق و اسناد رسمي دولتي در شركت سهامي چاپخانه دولتي ايران تحت نظارت هيأتي مركب از دو نفر نماينده وزير امور ‌اقتصادي و دارائي، يكنفر نمايندۂ دادستان كل كشور و يكنفر نماينده ديوان محاسبات كشور و يكنفر به انتخاب مجلس شوراي اسلامي چاپ و‌ تحويل وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ذيربط ميگردد.

تبصره 1: تشخيص اوراق و اسناد مشمول اين ماده با وزارت امور اقتصادي و دارائي است.

تبصره 2: هيأت وزيران مجاز است در صورت اقتضاء چاپ و تحويل تمام و يا قسمتي از تمبر و اوراق و اسناد موضوع اين ماده را به چاپخانه ‌اسكناس بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا چاپخانه يكي ديگر از بانكهاي دولتي محول نمايد تا تحت نظارت هيأت مذكور انجام شود و در اين‌ صورت يكنفر از مقامات بانك مربوط نيز به انتخاب رئيس بانك به جاي يكنفر از نمايندگان وزير امور اقتصادي و دارائي در هيأت مزبور عضويت‌ خواهد داشت.

تبصره 3: ترتيب اجراي اين ماده و همچنين نحوه نظارت هيأت مذكور تابع آئيننامه ‌اي است كه بنا به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارائي به‌ تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.

ماده 47: در مواردي كه براي تقسيط بدهي اشخاص به وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و يا دادن مهلت به بدهكاران مزبور و نيز جريمه‌ هاي نقدي ‌ناشي از استنكاف و يا عدم پرداخت به موقع بدهي بموجب مقررات خاص و يا مقررات عمومي تعيين تكليف نشده باشد نحوه عمل بر طبق ‌آئيننامه ‌اي است كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و پس از تصويب هيأت وزيران به موقع اجراء گذارده ميشود.

تبصره: چنانچه بدهيهاي موضوع اين ماده از ارتكاب جرائم و يا تخلفاتي ناشي شده باشد استيفاي طلب دولت از طريق تقسيط بدهي و يا دادن‌ مهلت مانع از تعقيب قانوني متخلفين و يا مجرمين ذيربط توسط دستگاههاي اجرائي مربوط يا ساير مراجع ذيصلاح نخواهد بود.

ماده 48: مطالبات وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي از اشخاصي كه بموجب احكام و اسناد لازم ‌الاجراء به مرحلۂ قطعيت رسيده است بر طبق ‌مقررات اجرائي ماليات‌ هاي مستقيم قابل وصول خواهد بود.

ماده 49: وجوهي كه بدون مجوز يا زائد بر ميزان مقرر وصول شود اعم از اين كه منشاء اين دريافت اضافي اشتباه پرداخت‌ كننده يا مأمور وصول و ‌يا عدم انطباق مبلغ وصولي با مورد باشد و يا اينكه تحقق اضافه دريافتي بر اثر رسيدگي دستگاه ذيربط و يا مقامات قضائي حاصل شود بايد از محل درآمد عمومي بنحويكه در اداء حق ذينفع تأخيري صورت نگيرد رد شود.

تبصره 1: در مورد اضافه دريافتي از صاحبان كالا بعنوان حقوق و عوارض گمركي مقررات مربوط اجراء ميشود.

تبصره 2: به مطالبات اشخاص بابت اضافه پرداختي آنان خسارت تأخير تأديه تعلق نمي ‌گيرد.

بخش 2: هزينه‌ ها و ساير پرداختها

ماده 50: وجود اعتبار در بودجه كل كشور به خودي خود براي اشخاص اعم از حقيقي يا حقوقي ايجاد حق نمي‌ كند و استفاده از اعتبارات بايد با ‌رعايت مقررات مربوط به خود بعمل آيد.

ماده 51: در مورد آن قسمت از هزينه ‌هاي جاري مستمر كه نوعاً انجام آن از يكسال مالي تجاوز مي ‌كند وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي ميتوانند ‌براي مدت متناسب قراردادهائي كه مدت اجراي آن از سال مالي تجاوز مي ‌كند منعقد نمايند. وزارتخانه ‌ها و مؤسسات مذكور مكلفند در بودجه سالانه‌ خود اعتبارات لازم براي پرداخت تعهدات مربوط را مقدم بر ساير اعتبارات منظور نمايند.

تبصره: انواع هزينه ‌هاي موضوع اين ماده و شرايط آن از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي و وزارت برنامه و بودجه تعيين و ابلاغ خواهد شد.

ماده 52: پرداخت هزينه‌ ها به ترتيب پس از طي مراحل تشخيص و تأمين اعتبار و تعهد و تسجيل و حواله و با اعمال نظارت مالي بعمل خواهد ‌آمد.

ماده 53: اختيار و مسووليت تشخيص و انجام تعهد و تسجيل و حواله به عهده وزير يا رئيس مؤسسه و مسووليت تأمين اعتبار و تطبيق پرداخت با‌ قوانين و مقررات بعهده ذيحساب ميباشد.

تبصره 1: اختيارات و مسووليتهاي موضوع اين ماده حسب مورد مستقيماً و بدون واسطه از طرف مقامات فوق به ساير مقامات دستگاه مربوطه كلا ً‌يا بعضاً قابل تفويض خواهد بود لكن در هيچ مورد تفويض اختيار و مسووليت سلب اختيار و مسووليت از تفويض‌ كننده نخواهد كرد.

تبصره 2: در اجراي اين ماده تفويض اختيارات و مسووليتهاي مربوط به وزير يا رئيس مؤسسه و ذيحساب به شخص واحد و نيز تفويض اختيار‌ و مسووليتهاي وزير يا رئيس مؤسسه به ذيحساب و يا كاركنان تحت نظر او مجاز نخواهد بود.

ماده 54: به منظور ايجاد تسهيل در پرداخت هزينه‌ هاي وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و واحدهاي تابعه آنها در مركز و شهرستانها و خارج از ‌كشور وزارت امور اقتصادي و دارائي وجوه لازم بعنوان تنخواه ‌گردان در اختيار ذيحسابان مربوط و نمايندگيهاي خزانه در استانها قرار خواهد داد.
آئيننامه نحوه واگذاري و ميزان و موارد استفاده از انواع تنخواه ‌گردانهائي كه واگذاري آنها بر حسب اين ماده و ساير مواد اين قانون ضرورت پيدا مي‌ كند ‌و همچنين ترتيب واريز آنها از طرف وزير امور اقتصادي و دارائي تصويب و ابلاغ خواهد گرديد.

ماده 55: اعتباري كه تحت عنوان هزينه‌ هاي پيش ‌بيني نشده در قانون بودجه كل كشور منظور ميشود، بنا به پيشنهاد وزراي ذيربط و تأييد وزارت ‌برنامه و بودجه و تصويب هيأت وزيران با رعايت مقررات اين قانون و ساير مقررات عمومي دولت قابل مصرف ميباشد و هيأت وزيران مجاز است در‌ مورد دستگاههاي اجرائي كه داراي مقررات قانوني خاص ميباشند اجازه دهد كه اعتبار واگذاري از محل اعتبارات موضوع اين ماده طبق مقررات خاص‌ دستگاه مربوط مصرف شود.

تبصره: حواله و درخواست وجه اعتبار موضوع اين ماده با رعايت مفاد اين قانون توسط مقامات مجاز دستگاه اجرائي مربوط و در ساير دستگاهها‌ كه فاقد ذيحساب ميباشند، توسط مقامات مجاز نخست وزيري صادر خواهد شد.

ماده 56: مرجع صدور حواله و درخواست وجه از محل اعتباراتي كه بطور جداگانه در بودجه كل كشور منظور ميشود و مستقيماً مربوط به‌ هزينه‌ هاي دستگاه اجرائي خاصي نميباشد جز در مواردي كه در اين قانون براي آنها تعيين تكليف شده است توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي ‌تعيين ميشود.

ماده 57: منظور كردن اعتبار تحت عنوان (‌سري) در بودجه كل كشور جز در مورد وزارت اطلاعات و دستگاههاي نظامي و انتظامي ممنوع است. ‌مصرف اعتباراتي كه تحت اين عنوان بتصويب ميرسد تابع مقررات اين قانون و ساير قوانين نيست و در مورد وزارت اطلاعات با موافقت نخست‌ وزير و صدور حواله از طرف وزير اطلاعات و در مورد دستگاههاي نظامي و انتظامي با تأييد شورايعالي دفاع و صدور حواله از طرف وزير مربوط‌ پرداخت و به ترتيب با گواهي مصرف نخست وزير و شورايعالي دفاع به هزينه قطعي منظور ميگردد. گزارش اين قبيل هزينه‌ ها بايد حداكثر ظرف شش ‌ماه از طريق نخست وزير به مجلس شوراي اسلامي تقديم شود.

ماده 58: اعتبارات مندرج در بودجه وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي تحت عنوان «‌ديون بلامحل» در مورد اعتبارات جاري با موافقت وزارت امور‌ اقتصادي و دارائي و در مورد اعتبارات عمراني وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و ساير دستگاههاي اجرائي با تأييد وزارت برنامه و بودجه قابل مصرف ‌است.

ماده 59: در مواردي كه لازم است قبل از انجام تعهد بر اساس شرايط مندرج در احكام يا قراردادها طبق مقررات وجهي پرداخت شود ميتوان به‌ تشخيص مقامات مجاز مبالغي بعنوان پيش پرداخت تأديه نمود.

ماده 60: در مواردي كه بنا به عللي تسجيل و يا تهيه اسناد و مدارك لازم براي تأديه تمام دين مقدور نبوده و يا پرداخت تمام وجه مورد تعهد ميسر ‌نباشد ميتوان قسمتي از وجه تعهد انجام شده را تحت عنوان علي ‌الحساب به تشخيص مقامات مجاز پرداخت نمود.

ماده 61: ميزان و موارد تأديه پيش پرداخت و علي ‌الحساب و همچنين نحوه واريز و احتساب آنها به هزينه قطعي طبق آئيننامه ‌اي است كه از‌ طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.

بند 1: وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي در صورتي مي‌ توانند براي خدمات و كالاهاي وارداتي مورد نياز خود اقدام به افتتاح اعتبار ‌اسنادي نمايند كه معادل كل مبلغ آن و حقوق و عوارض گمركي و سود بازرگاني و ساير هزينه ‌هاي ذيربط، اعتبار تأمين كرده باشند.

بند 2: در مورد آن قسمت از كالاها و خدمات موضوع اين ماده كه بموجب قراردادهاي منعقده بهاي آنها بايد تدريجاً و يا بطور يكجا در سالهاي ‌بعد به فروشنده پرداخت شود افتتاح اعتبار اسنادي توسط بانك مركزي ايران بدون پيش دريافت بهاي كالاها و خدمات مزبور با تعهد وزارت برنامه و ‌بودجه مشعر بر پيش‌ بيني اعتبار لازم در بودجه سالهاي مربوط مجاز خواهد بود.

بند 3: آئيننامه اجرائي اين ماده شامل مبالغي كه از بابت افتتاح اعتبار اسنادي قبل از حصول تعهد بعنوان پيش پرداخت قابل تأديه ميباشد از طرف‌ وزارت امور اقتصادي و دارائي و وزارت برنامه و بودجه و بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.

ماده 63: كليه اعتبارات جاري و عمراني (‌سرمايه ‌گذاري ثابت) منظور در قانون بودجه كل كشور تا آخر سال مالي قابل تعهد و پرداخت است و ‌مانده وجوه اعتبارات مصرف نشده هر سال بايد حداكثر تا پايان فروردين ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود. تعهداتي كه تا آخر سال مالي مربوط با ‌رعايت مقررات در حدود اعتبار مصوب ايجاد شده و پرداخت نشده باشد در سالهاي بعد بشرح زير قابل پرداخت خواهد بود.

بند 1: تعهدات مربوط به اعتبارات جاري از محل اعتبار خاصي كه تحت عنوان (‌تعهدات پرداخت نشده بودجه مصوب سالهاي قبل) در بودجه‌ سالهاي بعد منظور ميشود.

بند 2: تعهدات مربوط به سالهاي 1352 به بعد طرحهاي عمراني پس از رسيدگي و تأييد مقامات مجاز دستگاههاي اجرائي در زمان تأديه تعهد از ‌محل اعتباري كه در سالهاي بعد ضمن موافقتنامه طرحهاي مربوط منظور ميشود.

بند 3: تعهدات سنوات مذكور در بند (2) در مورد طرحهائي كه عمليات آنها خاتمه يافته و يا كلاً متوقف گرديده است پس از رسيدگي و تأييد مقامات ‌مجاز دستگاههاي اجرائي در زمان تأديه تعهد و با موافقت وزارت برنامه و بودجه در قالب طرحي كه اعتبار آن از محل برنامه مربوط و يا از محل رديف‌ خاصي كه به همين منظور در بودجه هر سال پيش ‌بيني ميشود.

تبصره 1: بهاي كالا يا خدمات موضوع قراردادهائي كه در هر سال مالي براي تأمين احتياجات همان سال طبق مقررات منعقد و از محل اعتبارات ‌جاري و يا عمراني مصوب تأمين شده است مشروط بر آنكه پايان مدت قرارداد حداكثر آخر همان سال مالي بوده ولي به عللي كه خارج از اختيار طرفين ‌قرارداد و يا يكي از آنها است كلا و يا بعضاً در سال مالي بعد به مرحله تعهد ميرسد با تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي حسب مورد از محل ‌اعتبارات مذكور در بندهاي (1) و يا (2) اين ماده قابل پرداخت است.

تبصره 2: وزارت امور اقتصادي و دارائي مجاز است ترتيبي اتخاذ نمايد كه در صورت لزوم مانده وجوه مصرف نشده مربوط به اعتبارات‌ واحدهاي خارج از كشور وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي در پايان هر سال مالي با رعايت مفاد آئيننامه موضوع ماده 54 اين قانون به پاي تنخواه‌ گردان‌ سال بعد واحدهاي مذكور محسوب گردد.

تبصره 3: چكهائي كه تا پايان هر سال عهده حسابهاي خزانه صادر ميشود پرداخت آن سال محسوب ميشود.

ماده 64: اعتبارات مصوب از محل درآمدهاي اختصاصي تا آخر سال مالي در حدود وصولي درآمدهاي مربوط قابل تعهد و پرداخت ميباشد و ‌مانده وجوه اعتبارات از محل درآمد اختصاصي مصرف نشده هر سال بايد تا پايان فروردين ماه سال بعد به خزانه برگشت داده شود تا به حساب درآمد ‌عمومي كشور منظور گردد. تعهداتي كه تا آخر سال مالي با رعايت مقررات در حدود اعتبار مصوب و درآمدهاي وصولي مربوط ايجاد شده و پرداخت ‌نشده باشد در سالهاي بعد از محل اعتبار موضوع بند يك ماده 63 اين قانون قابل پرداخت خواهد بود.

تبصره 1: هر مبلغ از درآمدهاي اختصاصي موضوع اين ماده كه زائد بر ميزان پيش ‌بيني شده در بودجه‌ هاي مصوب مربوط وصول شود، قابل ‌مصرف نبوده و بايد به حساب درآمد عمومي كشور واريز گردد.

تبصره 2: سازمان تأمين اجتماعي و صندوق بيمه اجتماعي روستاييان و عشاير از شمول مقررات اين ماده مستثني است و مشمول مقررات مربوط به خود ميباشد.

ماده 65: كليه دستگاههاي اجرائي مكلفند جز در مواردي كه بموجب اين قانون و يا ساير قوانين و مقررات ترتيب ديگري مقرر شده باشد ‌پرداختهاي خود را منحصراً از طريق حسابهاي بانكي مجاز انجام دهند و گواهي بانك دائر بر:
1 - انتقال وجه به حساب ذينفع.
2 - پرداخت وجه به ذينفع يا قائم مقام قانوني او.
3 - حواله در وجه ذينفع يا قائم مقام قانوني او پرداخت محسوب ميگردد.

ماده 66: در مورد بودجه شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي مجمع‌ تشخيص مصلحت نظام رعايت مقررات اين قانون الزامي نيست و مصرف اعتبارات هر يك از آنها تابع‌ آئيننامه داخلي خاص هر كدام خواهد بود و اعتبارات مزبور بر اساس درخواست وجه از طرف دبير شوراي نگهبان و رئيس مجلس شوراي اسلامي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و‌ يا مقاماتي كه از طرف ايشان مجاز هستند توسط خزانه قابل پرداخت ميباشد.

ماده 67: عناوين كمك مندرج در بودجه كل كشور منحصراً ناظر بر اعتبارات جاري است.

ماده 68: بودجه هر يك از وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و واحدهاي وابسته به آنها بايد بطور كامل و جداگانه در بودجه كل كشور درج شود و ‌منظور كردن اعتبار تحت عنوان كمك ضمن بودجه وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي براي پرداخت به واحدهاي تابعه و وابسته همان وزارتخانه يا‌ مؤسسه دولتي و يا به وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي ديگر و همچنين پرداخت هر نوع وجه از اين بابت ممنوع است.

ماده 69: اعتباراتي كه در قانون بودجه كل كشور بعنوان كمك براي عمليات جاري شركتهاي دولتي منظور ميشود بموجب حواله و درخواست‌ وجه مقامات مجاز شركتهاي مذكور با رعايت مقررات مربوط توسط خزانه قابل پرداخت خواهد بود.
هرگاه پس از پايان سال مالي زيان شركت بر اساس ترازنامه و حساب سود و زيان مصوب مجمع عمومي از مبلغ پيش‌ بيني شده در بودجه مصوب‌ مربوط كمتر باشد شركت مكلف است ابتدا زيان حاصله را از محل منابع داخلي پيش‌ بيني شده در بودجه مصوب خود تأمين و از كمك دولت فقط براي‌ جبران باقيمانده زيان استفاده نمايد و مازاد كمك دريافتي از دولت ناشي از تقليل زيان پيش‌ بيني شده را به حساب خزانه واريز نمايد.

تبصره: شركتهاي دولتي مكلفند حداكثر ظرف مدت يكماه پس از تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان توسط مجمع عمومي وجوه قابل‌ برگشت موضوع اين ماده را به خزانه مسترد نمايند.

ماده 70: كليه وجوهي كه خارج از منابع داخلي شركتهاي دولتي و اعتبارات دستگاههاي اجرائي بابت خريد و تدارك مواد غذائي و كالاهاي ‌اساسي مورد نياز عامه اختصاص داده ميشود بايد منحصراً به مصرف تدارك همان مواد و كالاها برسد وجوه حاصل از فروش مواد و كالاهاي مزبور ‌بايد مستقيماً بمنظور واريز وجوه دريافتي از اين بابت به حسابهاي بانكي مربوط توديع شود. زيان احتمالي حاصل از خريد و فروش اين قبيل مواد و ‌كالاها بر اساس قوانين و مقررات مربوط و در حدود اعتبارات مصوب پس از رسيدگي و تأييد حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي قابل ‌پرداخت و احتساب به هزينه قطعي ميباشد.

تبصره 1: حساب خريد و فروش مواد و كالاهاي مزبور بايد بطور مجزا از عمليات مالي دستگاه اجرائي مربوط نگهداري شود به ترتيبي كه‌ رسيدگي حسابهاي مذكور بطور مستقل امكان‌ پذير باشد.

تبصره 2: در موارد لزوم بنا به پيشنهاد دستگاه اجرائي مربوط و موافقت وزارت برنامه و بودجه قبل از رسيدگي حسابرس منتخب وزارت امور‌ اقتصادي و دارائي حداكثر تا معادل 70 درصد مبلغ زيان پيش ‌بيني شده مربوط به خريد و فروش كالاهاي موضوع اين ماده بطور علي ‌الحساب قابل ‌پرداخت ميباشد.

تبصره 3: هر نوع تخلف از مقررات اين ماده در حكم تصرف غيرقانوني در وجوه و اموال دولتي محسوب خواهد شد.

ماده 71: پرداخت كمك و يا اعانه به افراد و مؤسسات غيردولتي از محل بودجه وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي جز در‌ مواردي كه به اقتضاي وظايف قانوني مربوط ناگزير از تأديه چنين وجوهي ميباشند ممنوع است.
ضوابط پرداخت اين قبيل كمك ‌ها و اعانات بتصويب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد و وجوه پرداختي از اين بابت توسط ذيحسابان دستگاههاي ‌پرداخت ‌كننده با اخذ رسيد از دريافت ‌كننده به حساب هزينه قطعي منظور خواهد شد مگر آنكه در ضوابط مذكور ترتيب ديگري مقرر شده باشد.

تبصره: دولت مكلف است بر مصرف اعتباراتي كه بعنوان كمك از محل بودجه وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و يا از محل ‌اعتبارات منظور در ساير رديفهاي بودجه كل كشور به مؤسسات غيردولتي پرداخت ميشود نظارت مالي اعمال كند. نحوه نظارت مذكور تابع آئيننامه ‌اي است كه بنا به پيشنهاد وزارت امور اقتصادي و دارائي و وزارت برنامه و بودجه بتصويب هيأت وزيران خواهد‌ رسيد.

ماده 71 مکرر: پرداخت هر گونه وجهي توسط وزارتخانه ها، مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي موضوع ماده (2) اين قانون به دستگاههاي اجرائي به عنوان كمك يا هديه به صورت نقدي و غيرنقدي به جز در مواردي كه در مقررات قانوني مربوط تعيين شده يا مي شود ممنوع است .
هداياي نقدي كه با رعايت ماده (4) اين قانون براي مصارف خاص به وزارتخانه ها، مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي اهداء مي شود بايد تنها به حساب بانكي مجاز كه توسط خزانه داري كل كشور براي دستگاههاي مذكور افتتاح شده يا مي شود واريز گردد. مصرف وجوه مذكور با رعايت هدفهاي اهداء كننده برابر آئين نامه اي خواهد بود كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارايي تهيه و به تصويب هيأت وزيران مي رسد، هدايايي كه به طور غيرنقدي به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي اهداء مي گردد، مشمول مقررات اموال دولتي خواهد بود و شركتهاي دولتي اين گونه موارد را بايد طبق اصول حسابداري در دفاتر خود ثبت نمايند. هداياي اهداء شده به سازمان بهزيستي كشور و كميته امداد امام خميني (ره )،مساجد، مصلاها، هلال احمر، ستاد ديه، ستاد اقامه نماز، بنياد بيماري‌هاي خاص، بنياد شهيد و امور ايثارگران (گلزار شهدا)، سازمان انتقال خون ايران، كانون‌هاي فرهنگي بسيج، هيأت‌هاي ورزشي، امامزاده‌ها، حسينيه‌ها، دارالقرآن‌ها، دانشكده‌هاي علوم قرآني، هيأت‌هاي مذهبي و پارك‌هاي علمي و فناوري هداياي خاص تلقي مي شود و چنانچه اهداء كننده هدف خود را اعلام نكند با نظر شوراي مشاركت مردمي با سازمان بهزيستي و كميته امداد امام خميني (ره ) به مصرف خواهد رسيد. اجراء تعهدات معموله قبل از تصويب اين قانون بلا مانع است.

تبصره: – دريافت و پرداخت هرگونه وجهي تحت هر عنوان توسط دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (5) قانون مديريت خدمات كشوري و ماده (5) قانون محاسبات عمومي بايد در چهارچوب قوانين موضوع كشور باشد و هرگونه دريافت و پرداخت برخلاف مفاد اين ماده در حكم تصرف غيرقانوني در اموال دولتي است. كليه مسؤولان و مقامات ذي ربط، مديران، ذي حسابان و مديران مالي حسب مورد مسؤول اجراي اين حكم مي باشند.

ماده 72: مصرف اعتبارات جاري و عمراني منظور در بودجه كل كشور تابع مقررات اين قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت ميباشد.

تبصره 1: مصرف اعتبارات از محل درآمدهاي اختصاصي بر اساس بودجه‌ هاي مصوب جز در مواردي كه در اين قانون براي آنها تعيين تكليف شده‌ است تابع مقررات قانوني مربوط ميباشد و در صورتيكه دستگاههاي اجرائي ذيربط داراي مقررات قانوني خاص براي اين موضوع نباشند اعتبارات ‌مذكور بر اساس قوانين و مقررات عمومي دولتي قابل مصرف خواهد بود.

تبصره 2: مصرف درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار شركتهاي دولتي بر اساس بودجه‌ هاي مصوب جز در مواردي كه در اين قانون براي آنها تعيين ‌تكليف شده است تابع مقررات قانوني مربوط ميباشد لكن اجراي طرحهاي عمراني شركتهاي مذكور از نظر مقررات مالي و معاملاتي تابع مفاد اين‌ قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت خواهد بود. شركتها و سازمانهاي دولتي كه شمول مقررات عمومي به آنها مستلزم ذكر نام است نيز‌ مشمول مفاد اين ماده خواهند بود.

تبصره 3: در صورتيكه مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي داراي مقررات قانوني خاصي براي مصرف اعتبارات خود باشند ميتوانند اعتبارات جاري را كه از محل اعتبارات منظور در قانون بودجه كل كشور در اختيار آنها گذارده ميشود جز در موارديكه در اين قانون صراحتاً براي آن ‌تعيين تكليف شده است طبق مقررات مربوط به خود به مصرف برسانند. در مواردي كه اعتبارات موضوع اين تبصره از محل اعتبارات منظور در بودجه‌ وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي بعنوان كمك در اختيار مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي گذارده ميشود ذيحساب دستگاه پرداخت ‌كننده ‌كمك وجوه پرداختي از اين بابت را با اخذ رسيد مؤسسه دريافت ‌كننده به هزينه قطعي منظور خواهد نمود.

تبصره 4: اعتبارات طرحهاي عمراني مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي تابع اين قانون و ساير قوانين و مقررات عمومي دولت ميباشد.

تبصره 5: حساب و اسناد هزينه مربوط به اعتبارات جاري و طرحهاي عمراني (‌سرمايه ‌گذاري ثابت) مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي بايد‌ قبل از تصويب مراجع قانوني ذيربط وسيله حسابرسان منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي رسيدگي شود و حساب سالانه آنها براي حسابرسي به ‌ديوان محاسبات كشور تحويل گردد.

تبصره 6: آئيننامه‌ هاي مالي و معاملاتي مربوط به اعتبارات جاري آن دسته از مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي كه بموجب قانون از‌شمول مقررات عمومي مستثني شده و يا بشوند با رعايت قانون ديوان محاسبات كشور توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تنظيم و به تصويب هيأت ‌وزيران خواهد رسيد.

ماده 73: نقصان و تفريط حاصل در ابوابجمعي مأمورين وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي كه بموجب مقررات مجاز به اخذ و نگهداري وجه نقد و ‌يا اوراقي كه در حكم وجه نقد است ميباشند نسبت به وجوه و يا اوراق مذكور با اعلام دستگاه اجرائي مربوط با رأي ديوان محاسبات كشور از محل‌ اعتبار هزينه‌ هاي پيش ‌بيني نشده منظور در بودجه كل كشور تأمين ميشود. اين اقدام مانع تعقيب قانوني مسوولان امر نخواهد بود.

تبصره: وجوهي كه بر اثر تعقيب مسوولان امر از اين بابت وصول خواهد شد به حساب درآمد عمومي منظور ميگردد.

ماده 74: نحوه انجام و حدود وظايف و مسووليتهاي نمايندگيهاي خزانه در استانها و چگونگي ارتباط آنها با خزانه ‌داريكل و دستگاههاي اجرائي ‌مستقر در شهرستانهاي تابعه هر استان بموجب آئيننامه ‌اي كه با رعايت مفاد اين قانون بتصويب وزير امور اقتصادي و دارائي ميرسد معين خواهد ‌شد.

ماده 75: مقررات مربوط به نحوه درخواست وجه براي هزينه‌ هاي دستگاههاي اجرائي در مركز و شهرستانها و نيز مقررات مربوط به ابلاغ اعتبار و‌ حواله ‌هاي نقدي بموجب دستورالعملي خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و به موقع اجراء گذارده خواهد شد.

تبصره: حداكثر تا اول ارديبهشت ماه هر سال بايد بودجه عمراني مصوب آن سال و اعتبارات كليه دستگاهها و موافقتنامه‌ ها به آنها ابلاغ و مقداري ‌از اعتبارات طبق قانون به دستگاههاي مجري تخصيص داده شود.

ماده 76: براي وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي (‌باستثناء بانكها و شركتهاي بيمه و مؤسسات اعتباري) و واحدهاي تابعه آنها ‌در مركز و شهرستانها حسب مورد از طرف خزانه و يا نمايندگي خزانه در استانها در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا ساير بانكهاي دولتي كه از ‌طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران نمايندگي داشته باشند، به تعداد مورد نياز حسابهاي بانكي براي پرداختهاي مربوط افتتاح خواهد شد. ‌استفاده از حسابهاي مزبور در مورد وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي با امضاء مشترك ذيحساب و يا مقام مجاز از طرف او و لااقل يكنفر ديگر از‌ مقامات مسوول و مجاز دستگاه مربوط به معرفي خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان بعمل خواهد آمد و كليه پرداختهاي دستگاههاي نامبرده‌ منحصراً از طريق حسابهاي بانكي مذكور مجاز خواهد بود. استفاده از حسابهاي بانكي شركتهاي دولتي با امضاء مشترك مقامات مذكور در اساسنامه آنها‌ و ذيحساب شركت يا مقام مجاز از طرف او ممكن خواهد بود.

تبصره: مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي موضوع ماده 5 اين قانون مادامي كه از محل درآمد عمومي وجهي دريافت ميدارند و در مورد‌ وجوه مذكور مشمول مقررات اين ماده خواهند بود و وجوه اعتباراتي كه در قانون بودجه كل كشور براي اين قبيل دستگاهها به تصويب ميرسد، توسط‌ خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان منحصراً از طريق حسابهاي بانكي مذكور قابل پرداخت ميباشد.

ماده 77: – وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي ميتوانند براي رفع احتياجات سال بعد در مواردي كه موضوعي جنبه فوري و فوتي داشته و تأخير در ‌انجام آن منجر به زيان و خسارت دولت گردد به پيشنهاد بالاترين مقام اجرائي دستگاه مربوط و تأييد وزارت برنامه و بودجه با موافقت وزارت امور ‌اقتصادي و دارائي قراردادهاي لازم براي خريد كالا يا خدمات مورد نياز با رعايت مقررات منعقد نمايند مشروط بر اينكه مبلغ اينگونه قراردادها به‌ تشخيص وزارت برنامه و بودجه در هر مورد حداكثر بيش از اعتبار مصوب و مشابه آن در آن سال و يا در صورت جديد بودن موضوع مجموعاً در مورد‌ هر دستگاه اجرائي حداكثر بيش از ده درصد مجموع اعتبارات غيرپرسنلي مصوب واحد مربوط نباشد. چنانچه در اجراي قرارداد منعقده و بر اساس ‌مقررات مربوط پرداخت وجوهي بعنوان پيش پرداخت ضرورت پيدا كند و يا قراردادهاي مزبور قبل از پايان سال مالي به مرحله تعهد برسد، وزارت‌ امور اقتصادي و دارائي ميتواند وجوه لازم را بعنوان پيش پرداخت (‌از محل اعتبار خاصي كه در اجراي اين ماده در بودجه هر سال پيش ‌بيني ‌ميشود) تأديه نمايد و در سال بعد پس از تصويب بودجه رأساً از اعتبارات دستگاه مربوط واريز نمايد.

ماده 78: در مورد مخارج مربوط به حوادث مهم و ناگهاني مملكتي از قبيل جنگ، آتش‌ سوزي، زلزله، سيل، بيماريهاي همه گير و بيماريهاي‌ مربوط به حوادث فوق، حصر اقتصادي و همچنين موارد مشابه كه به فرمان رهبر يا شوراي رهبري بعنوان ضرورتهاي اسلامي و يا مملكتي اعلام‌ گردد، رعايت مقررات اين قانون الزامي نيست و تابع (‌قانون نحوه هزينه كردن اعتباراتي كه بموجب قانون از شمول قانون محاسبات عمومي و ساير ‌مقررات عمومي دولت مستثني هستند)، ميباشد. گزارش امر بايد در اولين جلسه مجلس شوراي اسلامي توسط نخست وزير تقديم گردد.

بخش 3: معاملات دولتي

ماده 79: معاملات وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي اعم از خريد و فروش و اجاره و استجاره و پيمانكاري و اجرت كار و غيره (‌باستثناء مواردي ‌كه مشمول مقررات استخدامي ميشود) بايد حسب مورد از طريق مناقصه يا مزايده انجام شود مگر در موارد زير:

بند 1: در مورد معاملاتي كه طرف معامله وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي باشد.

بند 2: در مورد معاملاتي كه انجام آنها به تشخيص و مسووليت بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها با‌ نهادها و مؤسسات و شركتهاي مشروحه زير:

جزء الف: مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و مؤسسات تابعه كه بيش از پنجاه درصد سهام و يا سرمايه و يا مالكيت آنها متعلق به مؤسسات و‌ نهادهاي مذكور باشد.

جزء ب: شركتهاي تعاوني مصرف و توزيع كاركنان وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي كه بر اساس قوانين و مقررات ناظر بر شركتهاي ‌تعاوني تشكيل و اداره ميشوند.

جزء ج: شركتها و مؤسسات تعاوني توليد و توزيع كه تحت نظارت مستقيم دولت تشكيل و اداره ميگردند.
كه مقرون به صرفه و صلاح دولت باشد.

بند 3: در مورد خريد اموال و خدمات و حقوقي كه به تشخيص و مسووليت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات‌ مجاز از طرف آنها منحصر بفرد بوده و داراي انواع مشابه نباشد.

بند 4: در مورد خريد يا استجاره اموال غيرمنقول كه به تشخيص و مسووليت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات‌ مجاز از طرف آنها با كسب نظر كارشناس رسمي دادگستري و يا كارشناس خبره و متعهد رشته مربوطه انجام خواهد شد.

بند 5: در مورد خريد خدمات هنري با رعايت موازين اسلامي و صنايع مستظرفه و خدمات كارشناسي.

بند 6: در مورد خريد كالاهاي انحصاري دولتي و يا ساير كالاهائي كه داراي فروشنده انحصاري بوده و براي آنها از طرف دستگاههاي ذيربط دولتي ‌نرخهاي معيني تعيين و اعلام شده باشد.

بند 7: در مورد خريد كالاهاي مورد مصرف روزانه كه در محل از طرف دستگاههاي ذيربط دولتي و يا شهرداريها براي آنها نرخ ثابتي تعيين شده باشد.

بند 8: در مورد كالاهاي ساخت كارخانه‌ هاي داخلي و كرايه حمل و نقل بار از طريق زميني كه از طرف دستگاههاي دولتي ذيربط براي آنها نرخ تعيين ‌شده باشد.

بند 9: در مورد كرايه حمل و نقل هوائي – دريائي - هزينه مسافرت و نظائر آن در صورت وجود نرخ ثابت و مقطوع.

بند 10: در مورد تعمير ماشين آلات ثابت و متحرك به تشخيص و مسووليت وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات‌ مجاز از طرف آنها.

بند 11: در مورد خريد قطعات يدكي براي تعويض يا تكميل لوازم و تجهيزات ماشين آلات ثابت و متحرك موجود و همچنين ادوات و ابزار و وسايل‌ اندازه ‌گيري دقيق و لوازم آزمايشگاههاي علمي و فني و نظائر آن با تعيين بهاي مورد معامله حداقل وسيله يكنفر كارشناس خبره و متعهد رشته مربوط ‌كه حسب مورد توسط وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها انتخاب خواهد شد، پس از تأييد مقامات ‌مذكور در اين رديف.

بند 12: در مورد معاملاتي كه به تشخيص هيأت وزيران به ملاحظه صرفه و صلاح دولت بايد مستور بماند.

بند 13: در مورد چاپ و صحافي كه بموجب آئيننامه خاصي كه بنا به پيشنهاد وزارت ارشاد اسلامي و تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي به ‌تصويب هيأت وزيران ميرسد، انجام خواهد شد.

بند 14: در مورد فروش كالاها و خدماتي كه مستقيماً توسط وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي توليد و ارائه ميشود و نرخ فروش آنها توسط مراجع ‌قانوني مربوط تعيين ميگردد.

تبصره: انجام معاملات موضوع رديفهاي 1 و 2 اين ماده بدون رعايت تشريفات مناقصه و يا مزايده مشروط بر آن است كه دستگاه فروشنده، ‌مورد معامله را در اختيار داشته يا توليد كننده يا انجام دهنده آن باشد يا اينكه وظيفه تهيه و توزيع و فروش مورد معامله را بعهده داشته باشد.

ماده 80: معاملات دولتي به سه دسته جزئي، متوسط و عمده بشرح زير تقسيم ميشود:

بند الف: ـ نصاب معاملات جزيي : معاملاتي كه مبلغ آن از دو ميليون (000 /000/ 2) ريال تجاو‌ز نكند.

بند ب: ـ نصاب معاملات متوسط : معاملاتي كه مبلغ آن از دو ميليون (000 /000/ 2) ريال بيشتر باشد و از سي ميليون (000 /000/ 30) ريال تجاو‌ز نكند.

بند ج: ـ نصاب معاملات عمده: معاملاتي كه مبلغ آن از سي ميليون (000/ 000 /30) ريال بيشتر باشد.

تبصره 1: مبناي نصاب در خريد براي معاملات جزئي و متوسط مبلغ مورد معامله و در مورد معاملات عمده مبلغ برآورد است.

تبصره 2: مبناي نصاب در فروش مبلغ ارزيابي كاردان خبره و متعهد رشته مربوط كه توسط دستگاه اجرائي ذيربط انتخاب ميشود خواهد بود.

ماده 81: مناقصه در معاملات بطرق زير انجام مي‌ پذيرد:

بند الف: در مورد معاملات جزئي به كمترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت كارپرداز.

بند ب: در مورد معاملات متوسط به كمترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت كارپرداز و مسوول واحد تداركاتي مربوط و تأييد وزير يا بالاترين‌ مقام دستگاه اجرائي در مركز و يا استان و يا مقامات مجاز از طرف آنها.

بند ج: در مورد معاملات عمده با انتشار آگهي مناقصه عمومي و يا ارسال دعوتنامه (‌مناقصه محدود) به تشخيص وزير يا بالاترين مقام دستگاه‌ اجرائي و مقامات مجاز از طرف آنها.

ماده 82: مزايده در معاملات به طرق زير انجام مي‌پذيرد:

بند الف: در مورد معاملات جزئي به بيشترين بهاي ممكن به تشخيص و مسووليت مأمور فروش.

بند ب: در مورد معاملات متوسط با حراج.

بند ج: در مورد معاملات عمده با انتشار آگهي مزايده عمومي.

ماده 83: در مواردي كه انجام مناقصه يا مزايده بر اساس گزارش توجيهي دستگاه اجرائي مربوط به تشخيص يك هيأت سه نفره مركب از مقامات‌ مذكور در ماده 84 اين قانون ميسر يا به مصلحت نباشد، ميتوان معامله را به طريق ديگري انجام داد و در اين صورت هيأت مزبور با رعايت صرفه و‌ صلاح دولت ترتيب انجام اينگونه معاملات را با رعايت ساير مقررات مربوط در هر مورد يا بطور كلي براي يك نوع كالا يا خدمت تعيين و اعلام ‌خواهد نمود.

ماده 84: تركيب هيأت ترك مناقصه و مزايده موضوع ماده 83 اين قانون در مورد دستگاههاي اجرائي در مركز و استانها بشرح زير خواهد بود:

بند الف: در مورد اعتبارات جاري و عمراني واحدهاي مركزي وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و همچنين در مورد مؤسسات دولتي مستقر در خارج ‌از مركز، معاون مالي و اداري و يا مقام مشابه وزارتخانه يا مؤسسه دولتي حسب مورد و ذيحساب مربوط و يكنفر ديگر از كاركنان خبره و متعهد دولت ‌به انتخاب وزير يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط.

بند ب: در مورد اعتبارات جاري و عمراني غيراستاني واحدهاي خارج از مركز وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي، استاندار يا نماينده او و بالاترين مقام‌ دستگاه اجرائي در محل و عامل ذيحساب مربوطه در مركز استان.

بند ج: در مورد اعتبارات جاري و عمراني دادگستري جمهوري اسلامي ايران و صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و ديوان محاسبات كشور و ‌ساير مؤسسات دولتي كه بصورت مستقل اداره ميشوند و تابع هيچيك از وزارتخانه‌ ها نميباشند بجاي نماينده وزير به ترتيب نماينده شورايعالي ‌قضائي و نماينده شوراي سرپرستي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و نماينده رئيس ديوان محاسبات كشور و نماينده بالاترين مقام دستگاه ‌اجرائي ذيربط در هيأت موضوع اين ماده شركت خواهد نمود.

بند د: در مورد اعتبارات جاري و عمراني استاني، استاندار و يا نماينده او و بالاترين مقام دستگاه اجرائي محلي ذيربط و ذيحساب مربوط.

بند هـ: در مورد عمليات جاري و طرحهاي عمراني شركتهاي دولتي، مديرعامل و يا بالاترين مقام اجرائي و ذيحساب مربوط و يكنفر به انتخاب ‌مجمع عمومي.

بند و: در مورد مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي مادام كه از محل درآمد عمومي وجهي دريافت ميدارند در صورتي كه بموجب مقررات‌ مربوط زير نظر شورا و يا اركان مشابه اداره ميشوند. ذيحساب و دو نفر به انتخاب شورا يا اركان مربوط و در صورتيكه فاقد شورا يا اركان مشابه ‌ميباشند، ذيحساب و دو نفر به انتخاب بالاترين مقام اجرائي مؤسسه يا نهاد مربوطه.

بند ز: در مورد معاملات نيروهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران و نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران در مركز، فرمانده نيروي مربوط و ذيحساب مربوط يا يك نفر به انتخاب رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران يا رئيس ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حسب مورد و در خارج از مركز به ترتيب نماينده نيروي مربوط و عامل ذيحساب در محل و نماينده رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران يا رئيس ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حسب مورد.

بند ح: در مورد معاملات وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح به ترتيب مقرر در بند (الف) اين ماده و در مورد معاملات مربوط به ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران ذيحساب مربوط و دو نفر به انتخاب رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و يا رئيس ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حسب مورد.

ماده 85: هيأت موضوع مواد 83 و 84 اين قانون كه در هر مورد بنا به دعوت وزير و يا بالاترين مقام دستگاه اجرائي و يا مقامات مجاز از طرف آنها‌ تشكيل ميشود با حضور هر سه نفر اعضاء مربوط رسميت دارد و كليه اعضاء مكلف به حضور در جلسات هيأت و ابراز نظر خود نسبت به گزارش‌ توجيهي دستگاه اجرائي مربوط در مورد تقاضاي ترك مناقصه يا مزايده و همچنين نحوه انجام معامله مورد نظر هستند لكن تصميمات هيأت با رأي‌ اكثريت اعضاء معتبر خواهد بود.

ماده 86: در اجراي ماده 83 اين قانون در صورتيكه مبلغ معامله سيصد ميليون (000 /000/ 300) ريال باشد انجام معامله پس از تصويب هيأت سه نفري‌ موضوع ماده 84 اين قانون حسب مورد با تأييد مقامات زير مجاز خواهد بود:

بند الف: در مورد واحدهاي مركزي وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي، وزير مربوطه.

بند ب: در مورد دستگاههاي اجرائي محلي تابع نظام بودجه استاني و ساير واحدهاي تابعه وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي در خارج از مركز و‌ همچنين در مورد مؤسسات دولتي مستقر در خارج از مركز، استاندار استان مربوط.

بند ج: در مورد معاملات نيروهاي سه گانه ارتش جمهوري اسلامي ايران و ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران، رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و در مورد معاملات نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران رئيس ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و در مورد معاملات مربوط به وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح.در مورد معاملات مربوط به نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران، فرمانده نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران

بند د: در مورد معاملات مربوط به دادگستري جمهوري اسلامي ايران، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و ديوان محاسبات كشور و ساير‌ مؤسسات دولتي كه بصورت مستقل اداره ميشوند و تابع هيچيك از وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي نيستند به ترتيب شوراي عالي قضائي، شوراي‌ سرپرستي، رئيس ديوان محاسبات كشور و بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط.

بند هـ: در مورد معاملات مربوط به مؤسسات و نهادهاي عمومي غير دولتي در صورتي كه بموجب مقررات مربوط زير نظر شورا و يا اركان مشابه‌ اداره ميشوند، شورا و يا ركن مربوط و در صورتي كه فاقد شورا و يا اركان مشابه ميباشند، بالاترين مقام اجرائي مؤسسه يا نهاد مربوط.

ماده 87: در اجراي ماده 83 در صورتي كه مبلغ معامله بيش از دويست ميليون ريال باشد انجام معامله پس از تصويب هيأت سه نفري موضوع‌ ماده 84 موكول به پيشنهاد مقامات و مراجع مذكور در بندهاي ذيل ماده 86 و تأييد شوراي اقتصاد خواهد بود.

ماده 88: در مواردي كه رعايت برخي از مقررات اين قانون و آئيننامه معاملات دولتي در مورد معاملات مربوط به كالاها و خدماتي كه در محل‌ مورد نياز واحدهاي خارج از كشور وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي واقع ميشود به تشخيص و مسووليت سفير دولت جمهوري اسلامي ايران در كشور ‌مربوط و يا بالاترين مقام سياسي كه در غياب سفير عهده ‌دار انجام وظايف او ميباشد، مقدور نباشد، معامله به ترتيبي كه توسط سفير و يا مقام مذكور با ‌رعايت صرفه و صلاح دولت در هر مورد يا بطور كلي براي يك نوع كالا يا خدمت تعيين ميشود انجام خواهد شد.

ماده 89: نحوه انجام معاملات و تشريفات مناقصه و مزايده و ساير مقررات اجرائي مواد 79 الي 88 اين قانون بموجب قانوني خواهد بود كه به ‌تصويب مجلس شوراي اسلامي خواهد رسيد.

فصل سوم: نظارت مالي

ماده 90: اعمال نظارت مالي بر مخارج وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي از نظر انطباق پرداختها با مقررات اين قانون و ساير ‌قوانين و مقررات راجع به هر نوع خرج، بعهده وزارت امور اقتصاد و دارائي است.

تبصره: نظارت عملياتي دولت بر اجراي فعاليتها و طرحهاي عمراني كه هزينه آنها از محل اعتبارات جاري و عمراني منظور در قانون بودجه كل ‌كشور تأمين ميشود، بمنظور ارزشيابي و از نظر مطابقت عمليات و نتايج حاصله با هدفها و سياستهاي تعيين شده در قوانين برنامه عمراني و قوانين ‌بودجه كل كشور و مقايسه پيشرفت كار با جدولهاي زمانبندي به ترتيبي كه در قانون برنامه و بودجه كشور مقرر شده و يا خواهد شد كماكان بعهده ‌وزارت برنامه و بودجه ميباشد.

ماده 91: در صورتي كه ذيحساب انجام خرجي را بر خلاف قانون و مقررات تشخيص دهد، مراتب را با ذكر مستند قانوني مربوط كتباً به مقام ‌صادركننده دستور خرج اعلام مي ‌كند. مقام صادركننده دستور پس از وصول گزارش ذيحساب چنانچه دستور خود را منطبق با قوانين و مقررات ‌تشخيص داده و مسووليت قانوني بودن دستور خود را كتباً با ذكر مستند قانوني به عهده بگيرد و مراتب را به ذيحساب اعلام نمايد. ذيحساب مكلف ‌است وجه سند هزينه مربوط را پس از ضميمه نمودن دستور كتبي متضمن قبول مسووليت مذكور پرداخت و مراتب را با ذكر مستندات قانوني مربوط به ‌وزارت امور اقتصادي و دارائي و رونوشت آنرا جهت اطلاع به ديوان محاسبات كشور گزارش نمايد. وزارت امور اقتصادي و دارائي در صورتي كه ‌مورد را خلاف تشخيص داد مراتب را براي اقدامات قانوني لازم به ديوان محاسبات كشور اعلام خواهد داشت.

ماده 92: در مواردي كه بر اثر تعهد زائد بر اعتبار يا عدم رعايت مقررات اين قانون خدمتي انجام شود يا مالي به تصرف دولت درآيد، دستگاه‌ اجرايي ذيربط مكلف به رد معامله مربوط ميباشد. و در صورتي كه رد عين آن ميسر نبوده و يا فروشنده از قبول امتناع داشته باشد و همچنين در مورد‌ خدمات انجام شده مكلف به قبول وجه مورد معامله در حدود اعتبارات موجود يا اعتبارات سال بعد دستگاه اجرايي مربوط قابل پرداخت است و‌ اقدامات فوق مانع تعقيب قانوني متخلف نخواهد بود.

ماده 93: در صورتيكه بر اساس گواهي خلاف واقع ذيحساب نسبت به تأمين اعتبار و يا اقدام يا دستور وزير يا رئيس مؤسسه دولتي يا مقامات ‌مجاز از طرف آنها زائد بر اعتبار مصوب و يا بر خلاف قانون وجهي پرداخت يا تعهدي عليه دولت امضاء شود هر يك از اين تخلفات در حكم تصرف‌ غيرقانوني در وجوه و اموال دولتي محسوب خواهد شد.

ماده 94: وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است با رعايت قوانين و مقررات نسبت به ايجاد وحدت رويه در مورد اعمال نظارت قبل از خرج‌ اقدام نمايد.

فصل چهارم: تنظيم حساب و تفريغ بودجه

ماده 95: كليه ذيحسابان وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتي مكلفند نسخه اول صورتحساب دريافت و پرداخت هر ماه را همراه با اصل اسناد و‌مدارك مربوط منتهي تا آخر ماه بعد و حساب نهائي هر سال را حداكثر تا پايان خرداد ماه سال بعد به ترتيبي كه در اجراي ماده 39 قانون ديوان محاسبات‌ كشور مقرر ميشود به ديوان مذكور تحويل و نسخه دوم صورتحسابهاي مذكور را بدون ضميمه كردن اسناد و مدارك به نحوي كه وزارت امور اقتصادي ‌و دارائي معين مي‌كند به وزارت نامبرده ارسال نمايند.

تبصره 1: صورتحسابهاي فوق بايد به امضاء بالاترين مقام دستگاه اجرائي مربوط و يا مقام مجاز از طرف او و ذيحساب و گواهي نماينده ديوان‌ محاسبات كشور رسيده باشد.

تبصره 2: مواعد تنظيم و ارسال صورتحسابهاي موضوع اين ماده توسط ديوان محاسبات كشور با هماهنگي وزارت امور اقتصادي و دارائي قابل‌ تغيير ميباشد.

تبصره 3: نحوه حسابرسي يا رسيدگي ديوان محاسبات كشور نسبت به صورتحسابها و اسناد و مدارك موضوع اين ماده در آئيننامه ‌هاي اجرائي ‌قانون ديوان محاسبات كشور معين خواهد شد.

تبصره 4: بمنظور از ميان برداشتن موانع موجود در راه تنظيم حسابها و صورتحساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور يك هيأت سه نفره مركب از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و ديوان محاسبات كشور و وزارت امور اقتصادي و دارايي تشكيل و در موارد زير تصميمات لازم را اتخاذ مي نمايد:
الف - در مورد اسناد و مدارك ناقص سنواتي ( از سال 1364 به بعد) وزارتخانه ها و مؤسسات دولتي و اعتبارات عمراني شركتهاي دولتي كه از بودجه عمومي دولت استفاده مي كنند.
ب - در خصوص اسناد و مدارك دستگاههاي مذكور در بند الف كه بر اثر حوادث غير مترقبه و جنگ تحميلي به تشخيص هيأت مذكور به نحوي از انحاء از بين رفته است.
ج - نقصان و تفريط حاصل در موجوديهاي وزارتخانه ها، مؤسسات و شركتهاي دولتي مشمول ماده 73 قانون محاسبات عمومي كشور خواهند بود. تصميمات اين هيأت با اكثريت آراء قطعي و لازم الاجراء خواهد بود لكن اين تصميمات كه صرفاً ناظر بر ايجاد تسهيلات لازم در امر تنظيم حسابها مي باشد مانع از تعقيب قانوني متخلفين امر نخواهد بود. دستورالعمل اجرائي اين تبصره مشتركاً توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي و ديوان محاسبات كشور حداكثر ظرف مدت دو ماه پس از تصويب اين قانون تهيه و به مورد اجراء گذاشته خواهد شد.

ماده 96: دستگاههاي اجرائي مكلفند به ترتيبي كه هيأت وزيران معين خواهد نمود حداكثر ظرف مدت شش ماه پس از پايان هر سال مالي گزارش‌ عمليات انجام شده طي آن سال را بر اساس اهداف پيش ‌بيني شده در بودجه مصوب به ديوان محاسبات كشور و وزارت برنامه و بودجه و وزارت امور ‌اقتصادي و دارائي ارسال دارند.

ماده 97: در مواقعي كه سمت ذيحساب تغيير كند و يا به هر عنوان سمت ذيحسابي از وي سلب شود ذيحسابان قبلي و بعدي مكلفند حداكثر ‌ظرف يكماه از تاريخ اشتغال ذيحساب جديد بر اساس دستورالعملي كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه ميشود سوابق ذيحسابي را با‌ تنظيم صورت مجلس، تحويل و تحول نمايند. اين صورت مجلس بايد به امضاء تحويل دهنده و تحويل گيرنده رسيده و نسخه اول آن به وزارت امور ‌اقتصادي و دارائي ارسال گردد.

تبصره: در موارديكه ذيحساب از تحويل ابوابجمعي خود استنكاف نمايد يا به هر علتي شركت او در امر تحويل و تحول ميسر نباشد، ‌ابوابجمعي وي با حضور نماينده ديوان محاسبات كشور و نماينده وزارت امور اقتصادي و دارائي با تنظيم صورت مجلس به ذيحساب جديد تحويل‌ خواهد شد.

ماده 98: شركتهاي دولتي مكلفند ترازنامه و حساب سود و زيان خود را بلافاصله پس از تصويب مجمع عمومي مربوط براي درج در صورتحساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال نمايند.

ماده 99: شركتهاي دولتي مكلفند صورت حساب دريافت و پرداخت طرحهاي عمراني (‌اعتبارات سرمايه‌ گذاري ثابت) خود را مطابق ‌دستورالعملي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تنظيم خواهد شد تهيه و پس از تصويب مجمع عمومي مربوط بلافاصله جهت درج در ‌صورتحساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال نمايند.
مؤسسات انتفاعي وابسته به دولت موضوع ماده 130 اين قانون نيز مشمول حكم اين ماده ميباشند.

ماده 100: كليه مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي موضوع ماده 5 اين قانون مكلفند صورتحساب دريافت و پرداخت سالانه خود اعم از‌ اعتبارات جاري و يا طرحهاي عمراني (‌اعتبارات سرمايه ‌گذاري ثابت) را مطابق دستورالعملي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ ‌خواهد شد تنظيم و پس از تصويب مراجع قانوني ذيربط حداكثر تا پايان شهريورماه سال بعد جهت درج در صورت حساب عملكرد سالانه بودجه كل ‌كشور به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال دارند.

تبصره: نهادها و مؤسسات مشمول اين ماده پس از به تصويب رسيدن آئيننامه مالي مربوط در اجراي تبصره 6 ماده 72 اين قانون در مورد تنظيم و‌ ارسال صورت حسابهاي فوق در موعد و به ترتيب مقرر در آئيننامه مذكور عمل خواهند كرد.

ماده 101: خزانه مكلف است صورتحساب دريافتها و پرداختهاي ماهانه حسابهاي درآمد متمركز در خزانه را به تفكيك انواع حسابها حداكثر ظرف ‌مدت دو ماه تهيه و به ديوان محاسبات كشور تحويل نمايد. طبقه بندي انواع حسابهاي مذكور در اين ماده با در نظر گرفتن طبقه بندي درآمدها و‌ اعتبارات در قانون بودجه كل كشور توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين و اعلام خواهد شد.

ماده 102: پيش پرداختها در سالي كه به مرحله تعهد ميرسد و علي ‌الحسابها در سالي كه تصفيه ميشود به حساب قطعي همان سال محسوب و‌ در صورت حساب عملكرد سالانه بودجه كل كشور جمعاً و خرجاً منظور ميشود.

ماده 103: وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است صورتحساب عملكرد هر سال مالي را حداكثر تا پايان آذرماه سال بعد طبق تقسيمات و‌ عناوين درآمد و ساير منابع تأمين اعتبار و اعتبارات مندرج در قانون بودجه سال مربوط تهيه و همراه با صورت گردش نقدي خزانه حاوي اطلاعات زير:
الف - صورتحساب دريافتهاي خزانه شامل:
1 - موجودي اول سال خزانه
2 - درآمدهاي وصولي سال مالي مربوط
3 - ساير منابع تأمين اعتبار
4 - واريز پيش پرداختهاي سالهاي قبل
ب - صورتحساب پرداختهاي خزانه شامل:
1 - پرداختي از محل اعتبارات و ساير منابع تأمين اعتبار منظور در قانون بودجه سال مربوط.
2 - پيش پرداختها.
3 - پيش پرداختهاي سالهاي قبل كه به پاي اعتبارات مصوب سال مالي منظور شده است.
4 - موجودي آخر سال.
بطور همزمان يك نسخه به ديوان محاسبات كشور و يك نسخه به هيأت وزيران تسليم نمايد.

ماده 104: ديوان محاسبات كشور مكلف است (‌مطابق اصل 55 قانون اساسي) با بررسي حسابها و اسناد و مدارك و تطبيق با صورت حساب‌ عملكرد سالانه بودجه كل كشور نسبت به تهيه تفريغ بودجه سالانه اقدام و هر سال گزارش تفريغ بودجه سال قبل را به انضمام نظرات خود به مجلس‌ شوراي اسلامي تسليم و هر نوع تخلف از مقررات اين قانون را رسيدگي و به هيأتهاي مستشاري ارجاع نمايد.

ماده 105: ذيحسابان و ساير مأموران مالي در اجراي تكاليف و مسووليتهائي كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي به آنها محول ميشود،‌ موظفند به تكاليف و مسووليتهاي محوله عمل نمايند و كليه مسوولان دستگاههاي اجرائي و كاركنان ذيحسابيها مكلف به همكاري و تشريك مساعي‌ در اين مورد خواهند بود. ‌
متخلفين با اعلام وزارت امور اقتصادي و دارائي و يا دادستان ديوان محاسبات كشور بموجب رأي هيأتهاي مستشاري ديوان مزبور حسب مورد به‌ مجازاتهاي زير محكوم خواهند شد:

بند 1: اخطار كتبي بدون درج در پرونده استخدامي

بند 2: توبيخ كتبي با درج در پرونده استخدامي

بند 3: كسر حقوق و مزايا تا حداكثر يك سوم از يكماه تا سه ماه

بند 4: انفصال موقت از سه ماه تا يكسال

فصل پنجم: اموال دولتي

ماده 106: مسووليت حفظ و حراست و نگهداري حساب اموال منقول دولتي در اختيار وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي يا وزارتخانه ‌يا مؤسسه دولتي استفاده ‌كننده و نظارت و تمركز حساب اموال مزبور با وزارت امور اقتصادي و دارائي مي‌ باشد.
در اجراي اين ماده وزارت امور اقتصادي و دارائي مجاز است در مواردي كه لازم تشخيص دهد به حساب و موجودي اموال وزارتخانه ‌ها و مؤسسات‌ دولتي به طرق مقتضي رسيدگي نمايد و دستگاههاي مزبور مكلف به همكاري و ايجاد تسهيلات لازم در اين زمينه خواهند بود و در هر حال رسيدگي و ‌نظارت وزارت امور اقتصادي و دارائي رافع مسووليت دستگاههاي دولتي مربوط نخواهد بود.

تبصره: اسلحه و مهمات و ساير تجهيزات نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعم از نظامي و انتظامي از لحاظ رسيدگي و نظارت وزارت‌ امور اقتصادي و دارائي از شمول حكم اين ماده مستثني است و تابع مقررات مربوط به خود ميباشد. فهرست ساير تجهيزات موضوع اين تبصره به ‌پيشنهاد وزارتين دفاع و سپاه و تصويب شورايعالي دفاع تعيين خواهد شد.

ماده 107: انتقال بلاعوض اموال منقول دولت از يك وزارتخانه يا مؤسسه دولتي به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ديگر در صورتي امكان‌ پذير‌ خواهد بود كه علاوه بر موافقت وزارتخانه يا مؤسسه ‌اي كه مال را در اختيار دارد موافقت وزارت امور اقتصادي و دارائي قبلاً تحصيل شده باشد.

ماده 108: انتقال بلاعوض اموال منقول وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي به شركتهاي دولتي كه صد درصد سهام آنها متعلق به دولت باشد بنا به ‌تقاضاي شركت دولتي ذيربط و موافقت وزير يا بالاترين مقام اجرائي وزارتخانه يا مؤسسه دولتي انتقال دهنده مال با تأييد قبلي وزارت امور اقتصادي و ‌دارائي مجاز مي‌ باشد.
در صورتيكه ارزش اموال منقولي كه در اجراي اين ماده در هر سال به شركت دولتي منتقل ميشود بر اساس ارزيابي كارشناس ‌منتخب شركت جمعاً بيش از يك ميليون ريال باشد در پايان هر سال بايد سرمايه شركت معادل مبلغ ارزيابي شده افزايش يابد و در هر حال شركت ‌انتقال گيرنده مكلف است ارزش مال منتقل شده را به حسابهاي مربوط منظور نمايد.

ماده 109: انتقال بلاعوض اموال منقول شركتهاي دولتي كه صد درصد سهام آنها متعلق به دولت ميباشد به وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي بنا به ‌تقاضاي وزير يا رئيس مؤسسه دولتي مربوط و موافقت مجمع عمومي شركت و اطلاع قبلي وزارت امور اقتصادي و دارائي مشروط بر آنكه ارزش ‌دفتري (‌قيمت تمام شده منهاي تجمع ذخيره استهلاك) اموالي كه در اجراي اين ماده انتقال داده ميشود جمعاً از 50 ٪ سرمايه پرداخت شده شركت‌ تجاوز نكند، مجاز ميباشد.
شركت انتقال دهنده مال مكلف است در صورتي كه ارزش دفتري اموال منقول شركت كه در اجراي اين ماده به وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي منتقل ‌ميشود تا يك ميليون ريال باشد معادل مبلغ مزبور به حساب هزينه همان سال منظور و در صورت تجاوز اين مبلغ از يك ميليون ريال معادل ارزش ‌دفتري اموال منتقل شده سرمايه شركت را كاهش دهد.

ماده 110: – وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي ميتوانند اموال منقول خود را بطور اماني در اختيار ساير وزارتخانه ‌ها و مؤسسات ‌دولتي و شركتهاي دولتي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي قرار دهند. در اين صورت وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و ‌مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي تحويل گيرنده بدون اينكه حق تصرفات مالكانه نسبت به اموال اماني مذكور داشته باشند مسوول حفظ و ‌حراست و نگهداري حساب اين اموال خواهند بود و بايد فهرست اموال مزبور را به وزارت امور اقتصادي و دارائي ارسال و عين اموال را پس از رفع نياز‌ به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي ذيربط اعاده و مراتب را به وزارت امور اقتصادي و دارائي اطلاع دهند.

ماده 111: منظور از اموال منقول مذكور در فصل پنجم اين قانون اموال منقول غيرمصرفي است و ترتيب نگهداري حساب نقل و انتقال اموال ‌منقول مصرفي و در حكم مصرفي در آئين ‌نامه موضوع ماده 122 اين قانون تعيين خواهد گرديد.

ماده 112: فروش اموال منقول وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي كه اسقاط شده و يا مازاد بر نياز تشخيص داده ‌شود و مورد نياز ساير ‌وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي نباشد، با اطلاع قبلي وزارت امور اقتصادي و دارائي و اجازه بالاترين مقام دستگاه اجرائي ذيربط با رعايت مقررات‌ مربوط به معاملات دولتي مجاز ميباشد. وجوه حاصل از فروش اين قبيل اموال بايد به حساب درآمد عمومي واريز شود.

تبصره: اموال منقولي كه فروش آنها بموجب قانون ممنوع مي‌ باشد، از شمول اين ماده مستثني مي‌ باشد.

ماده 113: كليه اموال و دارائيهاي منقول و غيرمنقولي كه از محل اعتبارات طرحهاي عمراني (‌سرمايه ‌گذاري ثابت) براي اجراي طرحهاي مزبور ‌خريداري و يا بر اثر اجراي اين طرحها ايجاد و يا تملك ميشود اعم از اينكه دستگاه اجرائي طرح، وزارتخانه يا مؤسسه دولتي يا شركت دولتي و يا‌ مؤسسه و نهاد عمومي غيردولتي باشد تا زماني كه اجراي طرحهاي مربوط خاتمه نيافته است متعلق به دولت است و حفظ و حراست آنها با‌ دستگاههاي اجرائي ذيربط مي ‌باشد و در صورتيكه از اموال مذكور براي ادامه عمليات طرح رفع نياز شود واگذاري عين و يا حق استفاده از آنها به ساير‌ دستگاههاي دولتي و همچنين فروش آنها تابع مقررات فصل پنجم اين قانون خواهد بود و وجوه حاصل از فروش بايد به حساب درآمد عمومي كشور‌ واريز گردد.

تبصره 1: اموال منقول و غيرمنقول موضوع اين ماده پس از خاتمه اجراي طرحهاي مربوط در مورد طرحهائي كه توسط وزارتخانه‌ ها و مؤسسات ‌دولتي اجراء ميشود كماكان متعلق به دولت خواهد بود و در مورد طرحهائي كه مجري آنها شركت‌ هاي دولتي يا نهادها و مؤسسات عمومي غيردولتي‌ هستند به حساب اموال و دارائي ‌هاي دستگاه مسوول بهره ‌برداري طرح منظور خواهد شد.

تبصره 2: درآمدهاي ناشي از بهره ‌برداري از اين نوع اموال و دارائيها در مورد طرحهاي عمراني كه توسط وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي اجراء ‌ميشود قبل و بعد از خاتمه اجراي طرح به حساب درآمد عمومي كشور و در مورد طرحهاي مورد اجراي شركتهاي دولتي و مؤسسات و نهادهاي ‌عمومي غيردولتي در صورتيكه هزينه بهره‌ برداري از محل منابع شركت و يا منابع داخلي مؤسسه و نهاد عمومي غيردولتي مربوط تأمين شود به‌ حساب درآمد دستگاه مسوول بهره ‌برداري طرح و در غير اين صورت به حساب درآمد عمومي كشور منظور خواهد گرديد.

ماده 114: كليه اموال غيرمنقول وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي متعلق به دولت است و حفظ و حراست آنها با وزارتخانه يا مؤسسه دولتي است ‌كه مال را در اختيار دارد. وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي ميتوانند با تصويب هيأت وزيران حق استفاده از اموال مزبور را كه در اختيار دارند به يكديگر‌ واگذار كنند.

ماده 115: فروش اموال غيرمنقول وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي كه مازاد بر نياز تشخيص داده ‌شود باستثناء اموال غيرمنقول مشروحه زير:

بند 1: اموال غيرمنقولي كه از نفايس ملي باشد.

بند 2: تأسيسات و استحكامات نظامي و كارخانجات اسلحه و مهمات‌ سازي

بند 3: آثار و بناهاي تاريخي

بند 4: اموال غيرمنقول كه در رابطه با مصالح و منافع ملي در تصرف دولت باشد كه فروش آنها ممنوع ميباشد بنا به پيشنهاد وزير مربوط با تصويب ‌هيأت وزيران و با رعايت ساير مقررات مربوط مجاز مي ‌باشد وجوه حاصل از فروش اين قبيل اموال بايد به حساب درآمد عمومي كشور واريز شود.

تبصره 1: در مورد مؤسسات دولتي كه زير نظر هيچيك از وزارتخانه‌ها نيستند و بطور مستقل اداره ميشوند پيشنهاد فروش اموال غيرمنقول‌ مربوط در اجراي اين ماده از طرف بالاترين مقام اجرائي مؤسسات مذكور بعمل خواهد آمد.

تبصره 2: فروش اموال غيرمنقول شركتهاي دولتي بجز اموال غيرمنقول مستثني شده در اين ماده با تصويب مجمع عمومي آنها مجاز ميباشد.

ماده 116: وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است اموال غير منقولي را كه در قبال مطالبات دولت و يا در اجراي قوانين و مقررات خاص و يا ‌احكام دادگاهها به تملك دولت درآمده و يا درآيد چنانچه از مستثنيات موضوع ماده 115 اين قانون نباشد با رعايت مقررات مربوط به فروش رسانيده و‌ حاصل فروش را به درآمد كشور واريز نمايد.

تبصره: مادام كه اموال موضوع اين ماده بفروش نرسيده نگهداري و اداره و بهره‌ برداري از آن بعهده وزارت امور اقتصادي و دارائي ميباشد.

ماده 117: اموال غيرمنقول وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي به پيشنهاد وزير يا رئيس مؤسسه مربوط و با تصويب هيأت وزيران قابل انتقال به ‌شركتهائي كه صد درصد سهام آنها متعلق به دولت است مي ‌باشد اموال مزبور توسط كارشناس يا كارشناسان منتخب مجمع عمومي شركت به قيمت‌ روز ارزيابي و پس از تأييد مجمع عمومي سرمايه شركت معادل قيمت مذكور افزايش مي‌ يابد.

ماده 118: اموال غيرمنقول متعلق به شركتهاي دولتي كه صد درصد سرمايه و سهام آنها متعلق به دولت است با تصويب هيأت وزيران قابل انتقال ‌به وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي ميباشد، مشروط بر اينكه قيمت دفتري اينگونه اموال انتقالي، مجموعاً از پنجاه درصد سرمايه پرداخت شده شركت ‌تجاوز ننمايد. معادل قيمت دفتري اموال مزبور از سرمايه شركت كسر مي ‌شود.

ماده 119: اموال غيرمنقول متعلق به شركتهائيكه صد درصد سهام آنها متعلق به دولت است با تصويب مجامع عمومي آنها قابل انتقال به يكديگر‌ ميباشد. بهاي اينگونه اموال با توافق مجامع عمومي مربوط تعيين و معادل آن از سرمايه شركت انتقال ‌دهنده كسر و به سرمايه شركت انتقال گيرنده ‌افزوده ميگردد.

ماده 120: وزارتخانه‌ ها و مؤسسات دولتي مي ‌توانند پس از تصويب هيأت وزيران حق استفاده از اموال غيرمنقول دولتي مازاد بر احتياج خود را بطور موقت به مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي واگذار نمايد. در اين صورت مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي انتقال گيرنده بدون اينكه‌ حق تصرف مالكانه داشته باشند مسوول حفظ و حراست اموال مذكور بوده و بايد پس از رفع نياز عين مال را به وزارتخانه يا مؤسسه دولتي ذيربط اعاده ‌و مراتب را به وزارت امور اقتصادي و دارائي اطلاع دهند.

ماده 121: نقل و انتقال اموال منقول و غيرمنقول شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي تابع مقررات اين فصل نبوده و تابع آئين‌ نامه خاص خود‌ خواهد بود.

ماده 122: – آئين ‌نامه مربوط به نحوه اجراي فصل پنجم اين قانون و چگونگي رسيدگي و نظارت و تمركز حساب اموال منقول و غيرمنقول دولت از‌ طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و بتصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.

فصل ششم: مقررات متفرقه

ماده 123: سهام و اسناد مالكيت اموال غيرمنقول و تضمين ‌نامه ‌ها و ساير اوراق بهادار متعلق به وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و همچنين سهام ‌متعلق به دولت در شركتها بايد به ترتيب و در محل و يا محل‌ هائي كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين ميشود نگاهداري شود.
خزانه‌ داري كل كشور مكلف است بر نگهداري صحيح سهام و اسناد و اوراق مذكور نظارت نمايد سهام و اسناد و تضمين‌ نامه‌ ها و ساير اوراق بهادار ‌مشمول اين ماده به موجب دستورالعمل اجرائي مربوط كه توسط وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه و ابلاغ خواهد گرديد معين ميشود.

ماده 124: حسابهاي خزانه در بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و يا شعب ساير بانكهاي دولتي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ‌ايران نمايندگي داشته باشند به درخواست خزانه ‌دار كل كشور و يا مقام مجاز از طرف او افتتاح و يا مسدود ميگردد و استفاده از حسابهاي مزبور با ‌حداقل امضاء مشترك دو نفر از مقامات خزانه ‌داري كل كه كارمند رسمي دولت باشند به معرفي خزانه ‌دار كل كشور و در غياب او مقامي كه طبق حكم ‌وزير امور اقتصادي و دارائي موقتاً عهده ‌دار وظايف او مي ‌باشد خواهد بود كليه مكاتباتي كه موجب نقل و انتقال موجودي حسابهاي خزانه گردد بايد ‌حداقل با دو امضاء مقامات مجاز مذكور در اين ماده صادر شود.

ماده 125: خزانه مجاز است براي رفع احتياجات خود از موجودي حسابهاي اختصاصي از جمله حساب تمركز درآمد شركتهاي دولتي و سپرده‌ موقتاً استفاده نمايد مشروط بر اينكه بلافاصله پس از درخواست سازمان ذيربط وجوه استفاده شده را مسترد دارد.

ماده 126: حقوقي كه بر اثر تخلف از شرايط مندرج در قراردادها براي دولت ايجاد ميشود جز در مورد احكام قطعي محاكم دادگستري كه‌ لازم‌ الاجراء خواهد بود كلاً يا بعضاً قابل بخشودن نيست.

ماده 127: كليه لوايح كه جنبه مالي دارد بايد علاوه بر امضاي نخست وزير و وزير مسوول امضاي وزير امور اقتصادي و دارائي را نيز داشته باشد.
كليه تصويبنامه‌ هاي پيشنهادي دستگاههاي اجرائي كه جنبه مالي دارد در صورتي قابل طرح در هيأت وزيران است كه قبلاً به وزارت امور اقتصادي و ‌دارائي ارسال و نظر وزارت مزبور كسب شده باشد.

ماده 128: نمونه اسنادي كه براي پرداخت هزينه‌ ها مورد قبول واقع ميشود و همچنين مدارك و دفاتر و روش نگهداري حساب با موافقت وزارت‌ دارائي و تأييد ديوان محاسبات كشور تعيين ميشود و دستورالعمل‌ هاي اجرائي اين قانون از طرف وزارت مزبور ابلاغ خواهد شد.

ماده 129: در مورد دريافت درآمد و پرداخت هزينه كسور ريال دريافت و پرداخت نميشود.

ماده 130: از تاريخ تصويب اين قانون ايجاد يا تشكيل سازمان دولتي با توجه به مواد 2 و 3 و 4 اين قانون منحصراً بصورت وزارتخانه يا مؤسسه‌ دولتي يا شركت دولتي مجاز خواهد بود. كليه مؤسسات انتفاعي و بازرگاني وابسته به دولت و ساير دستگاههاي دولتي كه به صورتي غير از وزارتخانه‌ يا مؤسسه دولتي يا شركت دولتي ايجاد شده و اداره ميشوند مكلفند حداكثر ظرف مدت يكسال از تاريخ اجراي اين قانون با رعايت مقررات مربوط‌ وضع خود را با يكي از سه وضع حقوقي فوق تطبيق دهند والا با انقضاء اين فرصت مؤسسه دولتي محسوب و تابع مقررات اين قانون در مورد مؤسسات‌ دولتي خواهند بود.

تبصره: نهادها و مؤسساتي كه در جريان تحقق انقلاب اسلامي و يا پس از آن بنا به ضرورتهاي انقلاب اسلامي بوجود آمده ‌اند و تمام يا قسمتي‌ از اعتبارات مورد نياز خود را از محل اعتبارات منظور در قانون بودجه كل كشور مستقيماً از خزانه دريافت مي ‌نمايند، در صورتيكه وضعيت حقوقي آنها ‌بموجب قانون معين نشده باشد، مكلفند ظرف مدت مذكور در اين ماده وضع حقوقي خود را با يكي از مواد 2، 3، 4 و 5 اين قانون تطبيق دهند.

ماده 131: در مواردي كه بايد وجوهي طبق مقررات بعنوان حق تمبر و يا از طريق الصاق و ابطال تمبر وصول شود وزارت امور اقتصادي و ‌دارائي ميتواند روشهاي مناسب ديگري را براي وصول اينگونه درآمدها تعيين نمايد. موارد و نحوه عمل و روش‌ هاي جايگزيني بموجب آئين‌ نامه ‌اي ‌خواهد بود كه از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تهيه خواهد شد.

ماده 132: مجامع عمومي شركتهاي دولتي مكلفند ظرف شش ماه پس از پايان سال مالي ترازنامه و حساب سود و زيان (‌شامل عمليات جاري و ‌طرحهاي عمراني) شركت را رسيدگي و تصويب نمايند.

تبصره 1: ترازنامه و حساب سود و زيان (‌شامل عمليات جاري و طرحهاي عمراني) در صورتي قابل طرح و تصويب در مجمع عمومي خواهد ‌بود كه از طرف حسابرسي منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي مورد رسيدگي قرار گرفته و گزارش حسابرسي را همراه داشته باشد.

تبصره 2: هيأت مديره و يا هيأت عامل حسب مورد در شركت ‌هاي دولتي مكلف است پس از پايان سال مالي حداكثر تا پايان خردادماه ترازنامه و ‌حساب سود و زيان و ضمائم مربوط را جهت رسيدگي به حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي تسليم نمايد.
حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است پس از وصول ترازنامه و حساب سود و زيان و ضمائم مربوط حداكثر ظرف مدت دو ماه ‌رسيدگيهاي لازم را انجام داده و گزارش حسابرسي را به مقامات و مراجع ذيربط تسليم نمايد.

تبصره 3: موعد مقرر براي تسليم ترازنامه و حساب سود و زيان و ضمائم مربوط از طرف هيأت مديره و يا هيأت عامل به حسابرس منتخب‌ وزارت امور اقتصادي و دارائي حداكثر تا دو ماه و مهلت رسيدگي حسابرس منتخب وزارت امور اقتصادي و دارائي حداكثر تا سه ماه با ارائه دلائل قابل‌ توجيهي كه به تأييد وزارت امور اقتصادي و دارائي برسد قابل تمديد است.

ماده 133: در صورتيكه پس از تشكيل مجامع عمومي ترازنامه و حساب سود و زيان شركتهاي دولتي به دلائل موجهي قابل تصويب نباشد، ‌مجامع عمومي مكلفند هيأت مديره يا هيأت عامل شركت را حسب مورد موظف نمايند در مهلتي كه تعيين ميشود نسبت به رفع ايرادات و اشكالات‌ اقدام نمايند و مجدداً ترتيب تشكيل مجمع عمومي را براي تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان بدهند، در هر حال ترازنامه و حساب سود و زيان هر‌ سال مالي شركت‌ هاي دولتي بايد حداكثر تا پايان آذرماه سال بعد بتصويب مجامع عمومي آنها رسيده باشد.

تبصره: تصويب ترازنامه و حساب سود و زيان شركتهاي دولتي از طرف مجامع عمومي مربوط مانع از تعقيب قانوني تخلفات احتمالي مسوولان ‌امر در رابطه با عملكرد شركت نخواهد بود.

ماده 134: انحلال شركتهاي دولتي منحصراً با اجازه قانون مجاز ميباشد مگر آنكه در اساسنامه‌ هاي مربوط ترتيبات ديگري مقرر شده باشد.

ماده 135: شركتهاي دولتي مكلفند هر سال معادل ده درصد سود ويژه شركت را كه بمنظور افزايش بنيه مالي شركت دولتي بعنوان اندوخته ‌قانوني موضوع نمايند تا وقتي كه اندوخته مزبور معادل سرمايه ثبت شده شركت بشود.

تبصره: افزايش سرمايه شركت از محل اندوخته قانوني مجاز نمي‌باشد.

ماده 136: سود و زيان حاصل از تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي شركتهاي دولتي درآمد يا هزينه تلقي نمي ‌گردد. مابه ‌التفاوت حاصل از تسعير ‌دارائيها و بدهيهاي مذكور بايد در حساب «‌ذخيره تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي» منظور شود.
در صورتيكه در پايان سال مالي مانده حساب ذخيره مزبور بدهكار باشد اين مبلغ به حساب سود و زيان همان سال منظور خواهد شد.

تبصره: در صورتيكه مانده حساب ذخيره تسعير دارائيها و بدهيهاي ارزي در پايان سال مالي از مبلغ سرمايه ثبت شده شركت تجاوز نمايد مبلغ ‌مازاد پس از طي مراحل قانوني قابل انتقال به حساب سرمايه شركت مي ‌باشد.

ماده 137: – وزارتخانه ‌ها و مؤسسات دولتي و شركتهاي دولتي و مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي مكلفند كليه اطلاعات مالي مورد ‌درخواست وزارت امور اقتصادي و دارائي را كه در اجراي اين قانون براي انجام وظايف خود لازم بداند مستقيماً در اختيار وزارتخانه مذكور قرار دهند.

ماده 138: صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با رعايت قانون اداره صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران مصوب 8 /10 /1359 مجلس‌ شوراي اسلامي از نظر شمول اين قانون در حكم شركت دولتي محسوب ميگردد.

ماده 139: وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است به منظور فراهم آوردن موجبات نظارت مالي فراگير بر هزينه ‌هاي دستگاههاي دولتي و نيز ‌تجهيز كادر مالياتي و حسابرسي طبق اساسنامه ‌اي كه به پيشنهاد وزارت مذكور به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد، نسبت به تأسيس آموزشگاه عالي ‌اختصاصي براي اين امر اقدام نمايد و هزينه آن بر اساس تبصره 65 قانون بودجه سال 1360 تأمين ميشود.

ماده 140: اين قانون از تاريخ تصويب بمورد اجراء گذارده ميشود و از تاريخ مذكور قانون محاسبات عمومي مصوب 15 /10 /1349 و ‌اصلاحات بعدي آن و كليه قوانين و مقررات عمومي در مواردي كه با اين قانون مغايرت دارد ملغي است.

تبصره: – آئين ‌نامه‌ هاي اجرائي قانون محاسبات عمومي مصوب 15 /10 /1349 تا زمانيكه آئين ‌نامه‌ هاي اجرائي اين قانون تصويب و ابلاغ نشده‌ است جز در مواردي كه با متن اين قانون مغايرت دارد به قوت خود باقي است.

موخره: قانون فوق مشتمل بر 140 ماده و 67 تبصره در جلسۂ روز يكشنبه اول شهريورماه يكهزار و سيصد و شصت و شش مجلس شوراي ‌اسلامي تصويب و در تاريخ 10 /6 /1366 به تأييد شوراي نگهبان رسيده است.

امضاء: رئيس مجلس شوراي اسلامي - اكبر هاشمي